دنبال کننده ها

۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۹

بطری و باطری


نجف دریا بندری در گذشت .مدت ها به سبب سکته مغزی بستری بود و توان سخن گفتن نداشت
با نام نجف دریابندری از همان روزگار نوجوانی آشنا شدم . با خواندن کتاب وداع با اسلحه
پس از کودتای بیست و هشت مرداد نجف دریابندری دستگیر و زندانی شد. به اتهام عضویت در جمعیت طرفداران صلح
میگفت : از باز جویم پرسیدم : چه مدرکی دارید که میگویید عضو جمعیت طرفداران صلح بوده ام ؟
در جوابم گفت : ترجمه کتاب وداع با اسلحه
بگمانم محمد قاضی است که این شعر را در باره نجف سروده است
تو که شه بندر دریای عشقی
چرا باید نجف نام تو باشد ؟
محمد قاضی هم به سرطان حنجره مبتلا بود . بعد از عمل جراحی برای سخن گفتن از دستگاه ویژه ای استفاده میکرد که طنین عجیبی داشت
باطری این دستگاه در ایران پیدا نمیشد . منوچهر محجوبی آنرا از لندن
برای عمران صلاحی میفرستاد تا بدست قاضی برساند
یک روز که صلاحی برای دیدن قاضی به خانه اش رفته بود قاضی پرسید : باطری را آورده ای؟
و عمران گفته بود : هم باطری را آورده ام هم بطری را
یاد هر سه نفرشان به خیر

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر