زن مان نمیگذارد ما از این غذاهای " بخور و بدو" یا بقول شما فرنگی ها فست فود بخوریم.
خودش هم لب به چنین غذاهایی نمیزند. میرود توی آشپزخانه ساعت ها خود کشان میکند قیمه پلو و ماهی پلو وقورمه سبزی و فسنجان و کلم پلو و نمیدانم سالاد شیرازی و میگو پلو و « دو پیازه آلو» درست میکند بلکه ما را وادارد از خوردن این همبرگر های چرب چیلی که مزه آبگوشت جابر انصاری در جنگ خندق را میدهند دست برداریم. اما ما میگوییم ای آقا! مگر دست نماز عمو رمضون باطل شده؟ نه آفتاب از این گرمتر میشود نه قنبر از این سیاه تر! لاجرم گاهگداری دور از چشم عیال میرویم یکی از آن ساندویچ های فرد اعلای " آدم خفه کن "را می لمبانیم و لب و لوچه مان را آب میکشیم و میآییم خانه. آنوقت است که باید دو سه ساعت صد جور ملامت و سرکوفت و سر زنش و پند و اندرز و موعظه را تحمل کنیم که مرد حسابی!مگر نمیدانی این آشغال ها باعث سکته مغزی و سکته قلبی و مرگ مفاجات و هزار و یک جور بیماری پیدا و پنهان میشوند؟ مگر نمیخواهی دانشگاه رفتن و عروسی نوا جونی و آرشی جونی را ببینی؟
آنقدر میگوید و میگوید و ملامت مان می کند که ما ترس و رمان میدارد و تصمیم میگیریم دیگر لب به این غذاهای " بخور و بمیر" نزنیم. اما مگر میشود جلوی این وساوس شیطانی و هواهای نفسانی را گرفت؟
آقا!
در باره غذاهای مک دانولد - یابقول ایرانی ها مک دونالد - آنقدر حرف و حدیث " زهره آب کن"فراوان است که ما گهگاه که تسلیم وساوس شیطانی میشویم و میخواهیم برویم یکی از آن ساندویچ های " آدم خفه کن" میل بفرماییم ترجیح میدهیم بجای مک دانولد برویم سراغ جناب آقای« in and Out”که خدا وکیلی هم ساندویچ هایش خوشمزه تر است هم اینکه آدم میتواند آنجا چند دقیقه ای دور از چشم اغیار و خشم احباب !مختصری چشم چرانی بفرماید و به این عجوزه هزار داماد فرتوت بگوید بیلاخ!! آنهم چه بیلاخی!( البته از ما دور باد چنین وساوس شیطانی وهواهای نفسانی!) لعنت خدا بر شیطان رجیم!
آقا! ما چهل سال است اینجا در ینگه دنیا هستیم. در این چهل سال شاید بیش از دو سه بار به مک دانولد نرفته باشیم . بما گفته بودند غذاهایش مزه آش زین العابدین بیمار میدهد
اما حالا که شنیده ایم مرحومه مغفوره ای بنام جون - آخرین همسر بنیانگذار رستوران های مک دا نولد - مبلغ دو میلیارد دلار از دارایی خودش را (دو میلیارد دلار!لطفا با میلیون اشتباه نفرمایید)به سازمان های خیریه بخشیده است تصمیم گرفته ایم گهگاه برویم خدمت جناب مستطاب مک دانولد یک ساندویچ فرد اعلای چرب چیلی میل بفرماییم و درودی و سلامی هم به روح پر فتوح چنین بانوی دست دلبازی بفرستیم بلکه جناب باریتعالی او را در آن دنیا با اولیا و انبیا محشور بفرماید !
حالا یکوقتی خیال نکنید این
خانم " جون" مریم مقدس یا مثلا مادر ترزا بوده ها؟ خیر!
ایشان گاهگاهی که حوصله شان سر میرفته چهار پنج تا از رقیه خاتون های جان جانی اش را بر میداشته سوار هواپیما ی جت شخصی اش میشده یک توک پامیرفته است لاس و گاس . آنجا یکی دو میلیون دلاری می باخته و خوش و خندان برمیگشته است دولتمنزل شان
تاکور شود هر آنکه نتواند دید