دنبال کننده ها

۱۵ اسفند ۱۳۹۳

آقای سارق العلما رهبر میشود !

آقا ! به خدا به پیر به پیغمبر ما از سیاست و میاست سر در نمیآوریم . نان خودمان را میخوریم و گهگاه حلیم حاج میرزا آغاسی را بهم میزنیم . اما خدا بسر شاهد است این روز ها مطمئن شده ایم این آقای اکبر شاه بهرمانی  موسوم به سارق العلما برای لمیدن بر کرسی رهبری جمهوری نکبتی آدمخواران اسلامی خیز بر داشته است . میفرمایید چطور ؟ حالا خدمت تان عرض می کنیم :
- با توجه به خبر هایی که نشان میدهد آقای عظما همین امروز و فردا ست که قالب تهی بفرماید و راهی دوزخ بشود
- با توجه به مصاحبه اخیر این اکبر شاه سابق که میگفت امام خامنه ای عشق ایشان است
- با توجه به نامه ای که عده ای از روضه خوان های مجلس ملایان به همین آقای سارق العلما نوشته و از او خواسته اند خود را برای ریاست مجلس خبرگان نامزد کند ؛ هر کودک مدرسه نرفته الفبا نخوانده ای میفهمد که کاسه ای زیر نیم کاسه است و آن بالا بالاها خبر هایی هست
اما در این میان چه چیزی نصیب امت همیشه در صحنه خواهد شد ؟ هیچی ! آقای سارق العلما بر کرسی ولایت تکیه خواهد زد . ملت به خیابانها خواهند ریخت و رقصان و آواز خوانان شیر و شکلات و شیرینی و ساندیس پخش خواهند کرد . آقایان اصولگرایان سابق ماسک ها را از چهره ها بر خواهند داشت و به کاسه لیسی مشغول خواهند شد . و در این میان  با مرگ آن آخوندک روضه خوان معظم !مردم چند روزی فرصت خواهند داشت تن به آبهای دریای خزر بسپارند و دو باره روز از نو روزی از نو . این بار اما با رنگ و لعابی دیگر
آقا ! ما که گفتیم از سیاست چیزی نمیدانیم . شما را به دستان بریده حضرت عباس این فرمایشات امروز ما را در زمره شطح و طامات بدانید و فحش مان ندهید . قربان معرفت سرکار 

۱۲ اسفند ۱۳۹۳


موسیخی !!
آقا ! ما اسم موسیقی ایرانی را گذاشته ایم مو سیخی ! حالا خدمت تان عرض میکنیم چرا ؟
آن قدیم ندیم ها - در دوره آن خدابیامرز -ما غیر ازشهیدی و بنان و مرضیه و سیما بینا به هیچ موسیقی دیگری گوش نمیدادیم .اززمانی هم که به فرنگستان آمده ایم اسم این بزن بکوب های جانگزا و روح خراش با آن شعرهای بند تنبانی اش را گذاشته ایم موسیخی ! چون آدمیزاد با شنیدن آنها همه موهای تنش سیخ میشود و بدنش کهیر میزند
یک جور موسیقی دیگر هم داریم که چیزی جز ناله و ندبه و ضجه و نوحه نیست و وقتی آدم گوش شان میدهد بیاد همه بدهکاری ها و بدبختی های گذشته و حال و آینده اش می افتد و حالا گریه نکن کی گریه بکن ! اینجور موسیخی را میگویند مدیحه گوی تباهی .
یک شلم شوربای دیگری هم داریم که آمیزه ای است از اشعارپست مدرن و سروده های شاعرانی همچون اثیر الدین اخسیکتی که نه شعرش را میتوان فهمید نه قار قار ماس ماسک هایش را
بگمانم شاملوحق داشت که میگفت ;
بر کدام جنازه زار میزند این ساز؟
برکدام مرده پنهان می گرید
این ساز بی زمان ؟
بگذار بر خیزد مردم بی لبخند
چه میکند این مدیحه گوی تباهی ؟

۱۰ اسفند ۱۳۹۳

زیبا پرستان

یکی از فرقه های ایرانی که به حلول و تناسخ اعتقاد داشت فرقه " حلمانیه " منسوب به ابی حلمان الدمشقی است که اصلا ایرانی بود .
وی معتقد بود که خداوند در اشخاص زیبا حلول میکند و بهمین سبب پیروانش  به صورت زیبا سجده میکردند .
" تاریخ ادبیات ایران " - دکتر ذبیح الله صفا
** عجب !؟ پس ما عضو فرقه حلمانیه بودیم و خودمان خبر نداشتیم ؟