دیشب فیلم سینمایی لرد (Lerd) به کار گردانی محمد رسول اف فیلمساز شیرازی را دیدم
این فیلم که به همت خانه فرهنگ و هنر ایران در کتابخانه کارمایکل به نمایش در آمده بود از معدود فیلم هایی است که از یک ساختار سینمایی بسیار مدرن بر خور دار است وبر خلاف بسیاری از فیلم های ایرانی که دستاوردی جز تکثیر و توجیه ابتذال ندارند فیلمی است که با دقتی موشکافانه به کند و کاو در زوایای زندگی مردمانی می پردازد که خود اگر چه قربانیانی بیش نیستند اما در جامعه ای که گرگ ها بر آن استیلا دارند کفتارانی شده اند که بر هیچگونه معیارهای اخلاقی و دینی و قانونی و انسانی پایبندی ندارند .
داستان این فیلم حدیث کشمکش ها و در گیری های مردی است که نه رشوه میدهد ، نه به شکل گرگ ها در میآید .نه به خفت و نامردمی تن در میدهد . نه به تغییر ارزش ها گردن می نهد ، نه به شکل همگان در میآید ، نه در این اقیانوس دروغ و دغل شیرجه میزند و با همه رنجها و درد هایی که گریبانگیر اوست بجای واکنش های غیر عقلانی و خشونت بار ، هنوز کورسویی از قانون و قانونمداری را در وجودش حفظ کرده است
فیلم به زنجیره ای از روابط فاسد محلی اشاره دارد و کند و کاوی است هنرمندانه در ژرفای جامعه ای که در منجلاب فساد و رشوه و ابتذال و تباهی غوطه میخورد
من پیش از این دو فیلم او « جزیره آهنی» و « باد دبور » را که هر دو کم و بیش ساختاری همچون فیلم های های مستند داشتند دیده ام اما فیلم جدید رسول اف آدمی را با خود به اعماق جامعه ای میکشاند که قرار بود جامعه ای توحیدی بر اساس ارزش های آسمانی باشد اما چنان گندابی است که روح و روان آدمی را میخراشد
محمد رسول اف که سابقه شش سال زندان را بدلیل فیلمسازی بدون مجوز در کارنامه خود دارد پیش از این فیلم های آخرت ، به امید دیدار ، کشتزارهای سپید ، و دستنوشته ها نمیسوزند را ساخته است و اکنون در ایران زیست میکند و حق خروج از کشور و ساختن فیلم را ندارد
این فیلم که به همت خانه فرهنگ و هنر ایران در کتابخانه کارمایکل به نمایش در آمده بود از معدود فیلم هایی است که از یک ساختار سینمایی بسیار مدرن بر خور دار است وبر خلاف بسیاری از فیلم های ایرانی که دستاوردی جز تکثیر و توجیه ابتذال ندارند فیلمی است که با دقتی موشکافانه به کند و کاو در زوایای زندگی مردمانی می پردازد که خود اگر چه قربانیانی بیش نیستند اما در جامعه ای که گرگ ها بر آن استیلا دارند کفتارانی شده اند که بر هیچگونه معیارهای اخلاقی و دینی و قانونی و انسانی پایبندی ندارند .
داستان این فیلم حدیث کشمکش ها و در گیری های مردی است که نه رشوه میدهد ، نه به شکل گرگ ها در میآید .نه به خفت و نامردمی تن در میدهد . نه به تغییر ارزش ها گردن می نهد ، نه به شکل همگان در میآید ، نه در این اقیانوس دروغ و دغل شیرجه میزند و با همه رنجها و درد هایی که گریبانگیر اوست بجای واکنش های غیر عقلانی و خشونت بار ، هنوز کورسویی از قانون و قانونمداری را در وجودش حفظ کرده است
فیلم به زنجیره ای از روابط فاسد محلی اشاره دارد و کند و کاوی است هنرمندانه در ژرفای جامعه ای که در منجلاب فساد و رشوه و ابتذال و تباهی غوطه میخورد
من پیش از این دو فیلم او « جزیره آهنی» و « باد دبور » را که هر دو کم و بیش ساختاری همچون فیلم های های مستند داشتند دیده ام اما فیلم جدید رسول اف آدمی را با خود به اعماق جامعه ای میکشاند که قرار بود جامعه ای توحیدی بر اساس ارزش های آسمانی باشد اما چنان گندابی است که روح و روان آدمی را میخراشد
محمد رسول اف که سابقه شش سال زندان را بدلیل فیلمسازی بدون مجوز در کارنامه خود دارد پیش از این فیلم های آخرت ، به امید دیدار ، کشتزارهای سپید ، و دستنوشته ها نمیسوزند را ساخته است و اکنون در ایران زیست میکند و حق خروج از کشور و ساختن فیلم را ندارد