مملکت حسینقلیخانی
در یکی از شهرهای میهن بلازده ما؛ رئیس دادگستری دستور داده است که جرثقیل اداره برق در اختیار اجرای احکام دادگستری قرار گیرد تا آنها بتوانند چند نفری را دار بزنند
معاون اداره برق گفته است که : آقا جان! ما برای وصل کردن آمدیم نه حلق آویز
کردن خلایق!
بعدش هم رفته است از فرماندار و دالاندارو مقام عظمای حراست اجازه گرفته است که جرثقیل را تحویل ندهد.
رئیس دادگستری گفته است : شما غلط میفرمایید! خیال میکنید اینجا خانه عمه جان تان است؟ مگر اما م عزیزمان نفرموده است اشدا علی الکفار؟ شما میخواهی در امر امام امت اخلال کنی؟ آنگاه حکم جلب معاون اداره برق را صادر کرده و در دادگاه او را به یک سال انفصال از خدمات دولتی محکوم کرده است.
آقای معاون فلکزده دست به دامان دادگاه تجدید نظر شده و به حکم دادگاه اعتراض کرده و در دادگاه تجدیدنظر انفصال از خدمات دولتی اش به سه ماه و یک روز کاهش یافته است
معاون اداره برق گفته است که : آقا جان! ما برای وصل کردن آمدیم نه حلق آویز
کردن خلایق!
بعدش هم رفته است از فرماندار و دالاندارو مقام عظمای حراست اجازه گرفته است که جرثقیل را تحویل ندهد.
رئیس دادگستری گفته است : شما غلط میفرمایید! خیال میکنید اینجا خانه عمه جان تان است؟ مگر اما م عزیزمان نفرموده است اشدا علی الکفار؟ شما میخواهی در امر امام امت اخلال کنی؟ آنگاه حکم جلب معاون اداره برق را صادر کرده و در دادگاه او را به یک سال انفصال از خدمات دولتی محکوم کرده است.
آقای معاون فلکزده دست به دامان دادگاه تجدید نظر شده و به حکم دادگاه اعتراض کرده و در دادگاه تجدیدنظر انفصال از خدمات دولتی اش به سه ماه و یک روز کاهش یافته است
وزیر نیرو از دادرسان هر دو دادگاه به دادگاه انتظامی قضات شکایت کرده، که دادگاه انتظامی قضات کار هر دو دادگاه را تخلف تشخیص داده و حکم داده ده درصد حقوق به مدت دو ماه کسر گردد.
این را میگویند حکومت حسینقلیخانی