دیشب جای تان خالی رفته بودیم جشن شب یلدا . جشنی که به پایمردی رفیق مان آقای محمد خان گلشنی مدیر و بنیانگذار رادیو بامداد در ساکرامنتو برگزار شده بود .
شراب بود و موسیقی بود و رقص بود و خوشباشی و زیارت دوستان . فقط جای خواجه حافظ شیرازی خالی بود.
گهگاه مردی یا زنی میآمد سلامی میکرد و حال و احوالی از ما می پرسید و میرفت آنوقت از زنم می پرسیدم : این خانم کی بود ؟ این آقا قیافه ش آشنا بود ها ! اسمش چی بود؟
زنم میگفت : ای بابا ! چطور نمی شناسیش؟ این آقای فلانی است دیگر ، این خانم فلانی بود دیگر .
رفیقم ستار دلدار کنارم نشسته بود ، یک آقایی آمد بغلش کرد و با چه اشتیاقی صورتش را بوسید و حال و احوال گرمی کردو از حال خاله جان و عمه جانش پرسید و رفت .
ستار از من پرسید : این کی بود ؟
گفتیم : ای بابا ! من چه میدانم ؟ تو که از ما بی هوش و حواس تری کاکو ؟ آنکس که در این شهر چوما نیست کدام است ؟
حالا که از شب یلدا گفتیم این را هم بگوییم که : از یک آقایی پرسیدند میدانی یلدا یعنی چه ؟
گفت : با درود و سلام به رهبر کبیر انقلاب ، یلدا شب بسیار عزیزی است که ملت مسلمان ایران به زیارت بارگاه ملکوتی ثامن الائمه و مرقد مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها میروند و این عید سعید باستانی را به امام امت و همه شیعیان جهان ومنتظران ظهور حضرت صاحب الزمان تبریک و تسلیت میگویند و بهنگام غروب با روشن کردن آتش از روی آن می پرند و میگویند زردی تو از من سرخی من از تو و دختران دم بخت هم به دشت و صحرا میروند سبزه گره میزنند تا یک شوهر مسلمان متقی انقلابی گیرشان بیاید .
مرگ بر امریکا
مرگ بر اسراییل
مرگ بر مخالفان شب یلدا
مرگ بر زیلینسکی رییس جمهور اوکراین
مرگ بر منافقین
حالا طفلکی رییس جمهور فلکزده اوکراین در این میان چه گناهی کرده بود خداوند عالمیان میداند