استاد عباس اقبال آشتیانی یکی از مفاخر فرهنگی میهن ماست که مجله " یادگار " را منتشر میکرد .
بعد از آنکه مجله یادگار بمدت پنج سال منتشر شد ؛ دولت تصویب نامه ای گذراند که کارمندان دولت حق نشر مجله ندارند و در نتیجه یادگار تعطیل شد .
معروف است که مرحوم اقبال به دفتر وزیر فرهنگ وقت رفته بود که اگر ممکن است اجازه بدهند مجله یادگار منتشر بشود .
وزیر فرهنگ - آقای دکتر زنگنه - گفته بود : نمیشود آقا ! قانون گذرانده اند که کارمندان دولت حق ندارد نشریه منتشر کند . اما یک راه هست ؛ شما میتوانید امتیاز را بنام همسرتان بگیرید و خودتان آنرا منتشر کنید .
اقبال گفته بود : متاسفانه من زن ندارم .
زنگنه گفته بود : می شود امتیاز مجله یادگار را بنام کلفتی ؛ نوکری ؛ یک کسی بگیرید و ادامه بدهید
اقبال خشمگین از جایش برخاست و یک شماره مجله یادگار را که با خود همراه داشت بطرف آقای وزیر پرتاب کرد و در حالیکه خارج میشد فریاد کشید که :
-مملکتی که کلفت و نوکر اقبال حق مجله نویسی داشته باشند و امثال اقبال نداشته باشند جای ماندن عباس اقبال نیست
اقبال آشتیانی که زن و فرزند نداشت و تنها دلبستگی اش همین مجله یادگار بود چندان خشمناک شد که دل از ایران کند . او چند صباحی در رم زیست و در آنجا در تنهایی و بیکسی در گذشت .