دنبال کننده ها

۲ مرداد ۱۳۹۳

عجب آدم شدیم ها ...!!؟


امروز مردم هلند با آرامش و وقاری که شایسته مردمان متمدن است نسبت به کسانی که در سقوط هواپیمای مالزیایی جان باخته اند ادای احترام کردند
نه کسی یقه درانید ، نه کسی بر سر و روی خود کوبید ، نه کسی غش کرد ، نه کسی نوحه ای خواند، نه کسی عربده ای کشید ودشنامی داد و نه کسی کف بر دهان تیر ملامت را بسوی روس و پروس و امریکا و اسراییل و ساحل عاج و بورکینا فاسو پرتاب کرد
کلیسا ها ناقوس های خود را به صدا در آوردند ومردم در جاده ها و خیابان ها از اتومبیل های خود پیاده شدند ونسبت به همه کشته شدگان ادای احترام کردند و اندوه خود را به نمایش گذاشتند نه خشم شان را .
من وقتی جریان ورود اجساد قربانیان این حادثه را در تلویزیون میدیدم با خودم میگفتم اگر چنین حادثه ای در ایران ، پاکستان و یایک کشور مسلمان اتفاق افتاده بود چه میشد ؟
لابد عده ای با ریش و پشم ونعلین و دمپایی پلاستیکی وقبا و ردا و نکبت و کثافت درخیابانها راه می افتادند و شیشه های چند سفارتخانه را می شکستند واز دیوار چند سفارتخانه دیگر بالا میرفتند و پرچم امریکا و اسراییل و روس و پروس وساحل عاج و بورکینا فاسو را آتش میزدند وبادهانی کف زده و مشت های گره کرده و گریبانی چاک چاک برای عالم و آدم خط و نشان میکشیدند و بعدش هم میرفتند چلوکباب و قیمه پلو وآش شله زرد شان را نوش جان میکردند و از فردا روز از نو روزی ازنو...
راستی ، این آقای امام خمینی نبود که بما وعده داده بود اسلام عزیز ما را آدم خواهد کرد ؟
عجب آدم شدیم ها ؟!

۳۱ تیر ۱۳۹۳

آیت الله پهلوی !!

میگفت : در خانه احمد شاملو نشسته بودیم که زنگ خانه بصدا در امد
پرسیدند : کیست ؟
جواب آمد : مسعود بهنود
شاملو به آیدا گفت : در را باز کن ؛ آیت الله پهلوی تشریف آورده اند !
** پی نوشت :
آقا ! به دستان بریده حضرت ابلفضل ما بی تقصیریم . ما چیزی شنیده بودیم اینجا نقلش کردیم
بقول آخوند ها : العهده علی الراوی 

۳۰ تیر ۱۳۹۳

فرشته رحمت ...!!

آن قدیم ندیم ها - در عهد پادشاه وزوزک - که ما در تبریز دانشجو بودیم ؛  یک فرشته خانمی داشتیم که میخواست هنر پیشه سینما بشود . 
بچه ها اسم این فرشته خانوم را گذاشته بودند فرشته رحمت !چرا که تنها خواجه حافظ شیرازی بود که ابواب رحمت این فرشته خانوم برویش باز نشده بود .
از آنجا که در دنیا همیشه روی یک پاشنه نمی چرخد ؛ انقلابی شد و آقایانی رفتند و یک مشت آتا و اوتا بلند و کوتاه آمدند و یکوقت ما دیدیم سر و کله این فرشته خانم توی اداره مان پیدا شده و آنچنان خودشان را در چادر چارقد پیچیده اند و آنچنان امر و نهی و " این را بپوش آنرا نپوش " صادر میفرمایند که انگاری از روز ازل تاکنون هیچ بنی آدمی که نه ؛ بلکه هیچ آفتاب مهتابی زیر و بالا و جاهای خوب خوب  ایشان را ندیده است 
سالی گذشت و بمصداق " ده خوب است برای کدخدا و برادرش " ما بار و بندیل مان را بستیم و قبل از اینکه آواره کشور ها و قاره ها بشویم ؛ دو سه سالی از ترس آدمخواران اسلامی در غبار زمان و زمانه گم شدیم و مدتها از این فرشته رحمت خبری نداشتیم تا اینکه پریروز ها دیدیم ایشان در یک فیلم آبدوغ خیاری  نقش اول را بعهده دارند و الحمد الله به مشروطه شان رسیده اند .
وقتی داشتیم اسامی بازیگران این فیلم آبدوغ خیاری را نگاه میکردیم دیدیم این فرشته رحمت اسم مبارک شان را به  " هاجر " تغییر داده اند تا بقول معروف از مزایای آن بر خور دار بشوند . 
با خودمان گفتیم : وقتی جناب آقای فریدون اسم شان را به آ شیخ حسن تغییر میدهند چه اشکالی دارد فرشته رحمت ما هم بشود هاجر ؟ به گاو و گوسفند کسی که آسیبی نمیرسد . میرسد ؟ 

فقط نمیدانیم که درهای رحمت بیکران ایشان همچنان بروی طالبان و طلابان باز است یا نه  یا بقول شیرازی ها آدم آهک میشود !!