دنبال کننده ها

۳۰ بهمن ۱۴۰۱

سفر به مکزیک

 راهی مکزیک هستم . هفت هشت روزی آنجا میمانیم. نوه ها هم همراه ما هستند . اگر بسلامت بر گشتیم دو باره پرت و پلا خواهیم نوشت اگر هم به خدمت حضرت باریتعالی رسیدیم از ما به نیکی یاد آرید 

شکسته نفسی حافظانه

آقا ! این حافظ جان ما هم عجب اعجوبه ای بوده ها !
زیباترین شعرهای عالم را سروده ، عالم و آدم را مسحور کلامش ساخته ، شیواترین و ژرف ترین غزل های تلفیقی عاشقانه و عارفانه را ساخته ، جهانی را شیفته خودش کرده ، آنوقت میگوید من شعر هایم را می برم پیش فلانی تا اشکالاتش را برطرف کند!
یاد باد آنکه به اصلاح شما می‌شد راست
نظم هر گوهر ناسفته که حافظ را بود
حالا پرسش این است :
این آقای فلانی که شعر حافظ را بقول میکانیک ها چکش کاری و صافکار ی میکرده کیست ؟
شیخ ابو اسحاق اینجوست؟شاه شجاع است ؟ کیست ؟
ای حافظ شناسان و حافظ پژوهان ! به دادم برسید
All reactio

تیمور تاش و اعدام دکتر حشمت

عبدالحسین تیمور تاش ملقب به سردار معظم خراسانی از کسانی بود که در بر انداختن خاندان قاجار و بر آمدن رضا شاه بسیار موثر بود و نقش مهمی در سیاست خارجی ایران در زمان رضا شاه بازی کرد
او در سیزده سالگی به روسیه رفت . زبان روسی و فرانسه آموخت ، در آکادمی نظامی سن پترزبورگ که مخصوص شاهزادگان تزاری بود درس خواند و یکسال پس از پیروزی انقلاب مشروطیت به ایران باز گشت.
‌‌در دومین دوره انتخابات مجلس شورایملی بعنوان نماینده مردم مشهد بر گزیده شد و در ماجرای بتوپ بستن مجلس شورای ملی شجاعت بسیاری در دفاع از مشروطه خواهان از خود نشان داد .
او در آذر ماه ۱۲۹۳ خورشیدی دوباره از قوچان به نمایندگی مجلس انتخاب شد و عضو فراکسیون اعتدالیون بود
در فروردین ۱۲۹۸ در کابینه وثوق الدوله به حکمرانی گیلان رسید و بدستور او‌بود که دکتر حشمت مرد شماره دو جنبش جنگل در رشت به دار آویخته شد .
تیمورتاش برای سرکوب جنبش جنگل مقررات حکومت نظامی در گیلان بر قرار کرد و هرگونه رفت و آمدی را ممنوع کرد .
نوشته اند روزی تعدادی از کوه نشینان گیلانی ( گالش ها) به رشت آمده و گوشه ای نشسته بودند چپق میکشیدند .آنها را به ظن عضویت در جنبش جنگل دستگیر و پیش تیمورتاش بردند .تیمورتاش در حالیکه مست بود هفت نفرشان را به اعدام محکوم کرد . یکی از آنان پیر مردی بود . بهنگام اعدام طناب پاره شد به زمین افتاد . دوباره او را گرفتند و به دار آویختند. دو تن از محکومان با وساطت همان قزاقان روسی که دستگیر شان کرده بودند از مرگ نجات یافتند . بعدا معلوم شد که این بیچارگان کسانی بودند که از جنگل به رشت آمده تا زغال های خود رابفروشند .
آقای سردار معظم در انتخابات دوره چهارم از بیرجند و قائنات به نمایندگی مجلس بر گزیده شد اما با وقوع کودتای سوم اسفند و روی کار آمدن کابینه سید ضیا طباطبایی دستگیر و به قم تبعید شد
پس از سقوط کابینه سید ضیا که به کابینه سیاه معروف است تیمورتاش به تهران برگشت و‌ارد مجلس شد و همراه با سید حسن مدرس و سید محمد تدین حزب اصلاح طلبان را بوجود آورد که اکثریت مجلس را تشکیل میدادند .
او‌بسال ۱۳۰۰ خورشیدی در کابینه مشیر الدوله وزیر عدلیه شد . بعدا توسط قوام السلطنه والی کرمان ‌و بلوچستان شد و بیست ماه در این مقام باقی ماند .
تیمورتاش در مجلس پنجم بسیار فعال و رییس کمیسیون نظام بود و همین امر موجبات نزدیکی او با رضاخان سردار سپه را فراهم کرد .او بهمراه فیروز میرزا نصرت الدوله، علی اکبر داور ، محمد تدین و چند نماینده دیگر حزب تجدد راپایه ریزی کرد و آنگاه توسط رضا خان بعنوان وزیر فوائد عامه بر گزیده شد
او‌در تغییر سلطنت از قاجاریه به پهلوی نقش بسیار مهمی ایفا کرد و پس از تاجگذاری رضا شاه وزیر دربار شد .‌‌
تیمور تاش در شش سال نخستین پادشاهی رضا شاه در اوج اقتدار و در واقع شخص دوم مملکت بود که نخست وزیر ‌‌ و وزیران و نمایندگان مجلس با صلاحدید او برگزیده میشدند .
تیمور تاش بعدا مورد خشم رضاشاه قرار گرفت ، به زندان افتاد و درزندان بطرز فجیعی به قتل رسید .
در باره زندانی بودن تیمورتاش ، مرحوم مخبر السلطنه هدایت در کتاب «خاطرات و خطرات » نوشته است : روزی رضا شاه به زندان قصر میرود ، وقتی میفهمد مختصر امکانات آسایش از قبیل حوله و صابون و تیغ ریش تراشی و مسواک و آیینه برای تیمور تاش فراهم کرده اند بشدت خشمگین میشود و دستور میدهد همه آنها را دور بریزند
پس از سقوط رضا شاه برخی از عاملان قتل های سیاسی از جمله سر پاس مختاری رییس شهربانی رضا شاهی و پزشک احمدی دستگیر و محاکمه میشوند . سر پاس مختاری به هشت سال زندان محکوم میشود اما پزشک احمدی که به عراق گریخته بود با تلاش های خانم ایران تیمورتاش دستگیر و به ایران باز گردانده میشود و پس از محاکمه در میدان توپخانه به دار آویخته میشود .
دکتر ابراهیم حشمت معروف به « حشمت الاطبا» از سران نهضت جنگل و از یاران نزدیک میرزا کوچک خان جنگلی بود . او که در یکی از روستاهای طالقان زاده شده بود زمانی از سوی شورای رهبری نهضت جنگل به حکومت لاهیجان منصوب شد و برای نخستین بار طرح ایجاد نظام ملی را در آن شهر به اجرا در آورد .
او و یارانش نه تنها علیه اشغالگران روسی و قوای سرکوبگر دولتی می جنگیدند بلکه مورد حمله هوایی هواپیماهای انگلیسی نیز قرار میگرفتند .
پس از اعدام دکتر حشمت ، سید اشرف الدین نسیم شمال این دو بیتی را سرود :
رشت شد نامدار ایوالله
شاد شد مالدار ایوالله
دکتر طالقانی اندر رشت
رفت بالای دار ایوالله
All reac

دار فانی

جایی نوشته بودند آقای فلانی «دار فانی را وداع کرد»
بخودمان گفتیم : این دار فانی کجاست ؟ اصلا چرا فانی است ؟ مگر همین زمینی که ما رویش راه میرویم و جفتک می اندازیم و به گندابش تبدیل کرده ایم میلیارد ها سال از عمرش نمیگذرد ؟ این کجایش فانی است ؟
از آن گذشته ؛ آن دار باقی کجاست ؟ ناکجا آبادی ساخته ذهن انسان بیچاره ترسوی فلکزده مالیخولیایی؟
دیگر اینکه اصلا '' دار فانی را وداع کرد '' یعنی چه ؟
چرا نمی نویسیم فلانی که هفتاد هشتاد سال روی همین زمین چریده بود و جفتک انداخته بود حالا مرده است ؟
شیرازی ها وقتی میخواهند خبر مرگ کسی را بدهند میگویند : فلانی به رحمت خدا رفت .
این « فلانی به رحمت خدا رفت » هزار بار از آن « دار فانی را وداع گفت » بهتر و راحت تر و قابل فهم تراست.
آن قدیم ندیم ها ما توی محله مان یک ممد آقای بقال داشتیم که بما خرمای نسیه میفروخت ، هر وقت یکی از همولایتی ها میمرد ممد آقا میگفت : فلانی قبض و برات آخری را داد
اوستا جعفر خیاط هم تا کسی میمرد میگفت : خیاط در کوزه افتاد
ما هم که چهل سال است در فرنگستان کنگر می خوریم و لنگر انداخته ایم اگر قرار باشد خبر مرگ کسی را بدهیم میگوییم ؛ خبر داری ؟ فلانی هم رفت به هیچستان !

دین و جذام

در دوران جنگ جهانی دوم یک آقای یهودی از اردوگاه مرگ نازی ها فرار میکند و با مرارت بسیار خودش را به روسیه میرساند و به ارتش سرخ می پیوندد تا علیه نازی ها بحنگد اما به این سبب که غذای روس ها گوشت خوک دارد آنقدر از خوردن غذا پرهیز میکند و گرسنه میماند تا سر انجام ریق رحمت را سر میکشد و به زیارت حضرت کلیم الله نائل میشود !
آری دوست عزیز . دین مثل بیماری جذام است وقتی مبتلا شدی آهسته آهسته همه اندام بدن آدمی را میخورد . البته اول از مغز شروع میکند