- این شعر را دوست شاعرم حضرت مهدی سهرابی سروده است و از ما خواسته است مقداری " دلار " بسلفیم و گرنه در روز قیامت ما را از روی پل صراط به اعماق دوزخ پرتاب خواهد کرد . بخوانیدش
- Mehdi Sohrabiبا خدايان و قَمْرِ بُردابُرد!!
گيلهمردا! که به تو گشته خطاب
صيحهیِ کافرکی ضدِّ کتاب
حضرتِ مَهدیِ تو، طابَ ثَراه
ياریِ تو مدَدَد، در بُنِ چاه!
ای شفاعتطلبِ خوشفرجام
بکش از مقعدِ آياتِ عظام!
با چُنين کفرِ زمختی که تو را-ست
از خليفه نشود کارِ تو راست
گرهات وا ز توسّل نشود
تا سرِ کيسه تو را شُل نشود
ليکن، انديشه به دل راه مده
کَرَمِ من، برَدَت راه به ده
پوستکنده، بنمايم حالی:
واقعاً خيلی خوشاقبالی!
صد خدا میچکدم از چرخُشت
خوب سولاخی کردی انگشت
چون که تا چندی پيش اين بنده
سه خدا داشتهام راننده!
گرچه امروز چو خر در وَحَلام
جانشين بوده خدا از قِبَلام
بهجهان هرچه خدا جويی و، هست
همه را تکنولوژی از بندهست
سربهسر را همه من ساختهام
بهرشان شهره درانداختهام
که خدایاند و چُنيناند و چُنان
تو مکن باور ازين ياوهوران!
پاچهخوارند و دغل؛ ريز و درشت
بهتذلّل، همه تخمام در مشت
روز و شب، سجدهکنان بر درماند
مفتخر زآنکه همه نوکرماند
تو خوشاقبالی و بختات پُرزور
که کريمی چو منات خورده بهتور
نرخِ آن لاشخوران گر بالاست
"ايندريم" است مرا، بیکموکاست!
پرسشی ليک به مغزم زده چنگ
که نمودهستام ازآن، بالکل هنگ
خود مگر زادِ تو چند است که باز
شده شصتاش هدر از قرضِ نماز!؟
نکند کفرِ تو مادرزادیست
گبریات گوهری و بنيادیست!
پشتهواری که تو از کفر و عناد-
بستهای، زيرش ريند پولاد!!
گرچه برگردم زی عرش، برات
جانِ عُزّیٰ و هُبَل، لات و منات
گر نسلفی به چُنين بار، دلار
سرِ پل، هُل ز من و، از تو هوار!
هان! مکن خيس و مشو مستأصل
شوخیيی فرمايد ربِّ کچل!
گر به زر آرد کنی دانهیِ ما
بارِ سنگينِ تو و شانهیِ ما!
شصتساله نه، بگو صدساله
میکشم کلِّ گناهات، ماله!!
...
در جنان، زورچپان، مفتامفت
میدهم حوریِ بورت، دوسه جفت
ندهی لو، دهنات لق نبُوَد
کوشکات کم ز خَوَرنَق نبُوَد
غيرِ حوری که فراوان دهمات
هر شبِ جمعه، سه غلمان دهمات
ور ز نذرت، نکنی هيچ عدول
دهمات جای، به بالایِ رسول!
وقت تنگ است و، منات منتظرم!
روشنام کن، که خدايی کدرم!!
م. سهرابی
پنجشنبه، 22 آبان 1393؛ 13 نوامبر 2014
دنبال کننده ها
-
آن قدیم ندیم ها ؛ در دوره آن خدا بیامرز _ یعنی زمانی که همین آ سید علی گدای روضه خوان دو زار میگرفت و بالای منبر سر امام حسین را می برید و...
-
دوازده سال از خاموشی دوست شاعرم - ابوالحسن ملک - گذشته است . با ياد اين طنز پرداز ميهن مان ؛ يکی از سروده هايش را برای تان نقل می کنم . : تص...
-
لوطی پای نقاره می پرسد : آقای گیله مرد ! میشود بفرمایید شما چیکاره هستید ؟ میگوییم: سرنا چی کم بود یکی هم از غوغه آمد ؟برای چه میخواهی ...