سفرنامه گیله مردانه (۲)
رسیده ایم به ایالت اورگان . شهرکی حول و حوش پورت لند ، نامش آلبانی . هتلی گرفته ایم تا بیاساییم . هشت نه ساعتی درراه بودیم . گرمای هوا شصت درجه فارنهایت . آسمان آبی و آفتابی ،جاده ها همچون آیینه . پاک و براق . نه برگی ، نه خاری ، نه خاشاکی ، انگار جاده ها را واکس زده اند .صد ها کیلومتر بی ذره ای غبار . بی هیچ دست اندازی .صاف و پاک همچون آیینه .
وقتیکه از مرز کالیفرنیا وارد اورگان میشوید این تابلو در چشم انداز شماست:
به اورگان خوش آمدید .جریمه ریختن آشغال در جاده ها شش هزار و دویست و پنجاه دلار .
Littering $6250 Fine
یعنی اگر ته سیگاری یا پاره کاغذی در جاده بریزید شش هزار و دویست و پنجاه دلار جریمه میشوید . این جریمه در کالیفرنیا هزار دلار است اما در اورگان شش برابر کالیفرنیاست . و چه خوب .
ناهار را در شهر یوریکا میخوریم . خوشمزه و لذیذ . جای تان خالی. یوریکا شهری است که جویندگان طلا به جستجوی آن به این منطقه سرازیر شدند و آنکس که نخستین تلالوی جادویی طلا را دید فریاد برکشید یوریکا ...یوریکا . یعنی : یافتم . یافتم
و میرانیم . در بزرگراه ۱۰۱شمالی.
از میان تونل هایی از درختان سر بفلک کشیده . که عمری هزار ساله دارند . عظیم و بالا بلند و سرفراز. و من زمزمه میکنم که : تو قامت بلند تمنایی ای درخت ، همواره خفته است در آغوشت آسمان.
میرانیم ، در بزرگراه شماره ۱۰۱ شمالی. یک سوی مان دریاست و دیگر سوی مان جنکل ، با درختان سر به فلک ساییده . هزار ساله
آسمان سوده.بالا بلند . سرفراز
از بزرگراه شماره ۱۰۱ به جاده کوهستانی شماره ۱۹۹ می پیچیم تا از میان شگفت انگیز ترین جنگل جهان خودرا به بزرگراه شماره پنج برسانیم . دلم برای بزغاله هایم تنگ شده است . نوا و آرشی را میگویم
وقتیکه از مرز کالیفرنیا وارد اورگان میشوید این تابلو در چشم انداز شماست:
به اورگان خوش آمدید .جریمه ریختن آشغال در جاده ها شش هزار و دویست و پنجاه دلار .
Littering $6250 Fine
یعنی اگر ته سیگاری یا پاره کاغذی در جاده بریزید شش هزار و دویست و پنجاه دلار جریمه میشوید . این جریمه در کالیفرنیا هزار دلار است اما در اورگان شش برابر کالیفرنیاست . و چه خوب .
ناهار را در شهر یوریکا میخوریم . خوشمزه و لذیذ . جای تان خالی. یوریکا شهری است که جویندگان طلا به جستجوی آن به این منطقه سرازیر شدند و آنکس که نخستین تلالوی جادویی طلا را دید فریاد برکشید یوریکا ...یوریکا . یعنی : یافتم . یافتم
و میرانیم . در بزرگراه ۱۰۱شمالی.
از میان تونل هایی از درختان سر بفلک کشیده . که عمری هزار ساله دارند . عظیم و بالا بلند و سرفراز. و من زمزمه میکنم که : تو قامت بلند تمنایی ای درخت ، همواره خفته است در آغوشت آسمان.
میرانیم ، در بزرگراه شماره ۱۰۱ شمالی. یک سوی مان دریاست و دیگر سوی مان جنکل ، با درختان سر به فلک ساییده . هزار ساله
آسمان سوده.بالا بلند . سرفراز
از بزرگراه شماره ۱۰۱ به جاده کوهستانی شماره ۱۹۹ می پیچیم تا از میان شگفت انگیز ترین جنگل جهان خودرا به بزرگراه شماره پنج برسانیم . دلم برای بزغاله هایم تنگ شده است . نوا و آرشی را میگویم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر