میر حسین موسوی در سال ۱۳۶۲ در پیام خود بمناسبت دومین جشنواره تئاتر فجر چنین فرمودند: البته بودند روشنفکرانی که با نفس جادویی خود میخواستند استخوان های پوسیده کسرایان را زنده سازند و از این راه به ناسیونالیسم ادعایی شاه کمک برسانند .
و فاجعه موقعی عمیق تر خود را نشان میداد که میدیدیم مارکسیست ها و رژیم شاه حد اقل در اسلام زدایی فرهنگ این کشور سیاست واحدی را دنبال میکردند ولی امت ما هیچگاه نتوانست خود را راضی کند که بر سرنوشت کسرایان و اسطوره های باستانی دل بسوزاند
ایشان در بخش دیگری از پیام خود فرموده اند : دریغ از روشنفکرانی که خواستند از افسانه مرگ آرش بر پایه خاک و خون حماسه بسازند و حماسه واقعی کربلا را نتوانستند ببینند
"اما « نخستین تکلیف هنرمندان متعهد ما شناسایی رد پای خناسان و پاکیزه داشتن ساحت هنر انقلاب از این وسوسه هاست
و فاجعه موقعی عمیق تر خود را نشان میداد که میدیدیم مارکسیست ها و رژیم شاه حد اقل در اسلام زدایی فرهنگ این کشور سیاست واحدی را دنبال میکردند ولی امت ما هیچگاه نتوانست خود را راضی کند که بر سرنوشت کسرایان و اسطوره های باستانی دل بسوزاند
ایشان در بخش دیگری از پیام خود فرموده اند : دریغ از روشنفکرانی که خواستند از افسانه مرگ آرش بر پایه خاک و خون حماسه بسازند و حماسه واقعی کربلا را نتوانستند ببینند
"اما « نخستین تکلیف هنرمندان متعهد ما شناسایی رد پای خناسان و پاکیزه داشتن ساحت هنر انقلاب از این وسوسه هاست
وما چنان ملت کور و کری هستیم که برای چنین مردک ضد ایرانی پفیوزی ناله و ندبه سر میدهیم و یاحسین میر حسین گویان به سر و سینه خود میکوبیم تا او را دوباره بر مسند قدرت بنشانیم تا ملت ما را دیگر بار بر نطع خون بنشانند و با شمشیر اسلام عزیزشان همگان را گردن بزنند
براستی آیا کوریم و نمی بینیم ؟