در هیچیک از مذاهب توحیدی و تک خدایی ، زن انسانی همطراز مرد و دارای ارزش انسانی و حقوقی برابر با مرد شناخته نشده است .
در تورات ( در سفر تثنیه - باب بیست و دوم ) - می خوانیم که :
خداوند فرمود چون مردی زنی بگیرد و با او در آمیزد و آنگاه بگوید این زن را باکره نیافتم ، اگر سخن شوهر درست نباشد صد مثقال نقره به پدر دختر بدهد ، اما اگر این سخن راست باشد و علامت بکارت آن دختر پیدا نشود دختر را به خانه پدرش ببرند و اهل شهر اورا با سنگ سنگسار کنند تا بمیرد.
در باور ها و فرهنگ بهودیت زن زائده ای از مرد به حساب میآید و چون از دنده مرد ساخته شده از این جهت موظف به فرمانبرداری بی چون و چرا از اوست و از اینکه با خوردن گندم و سر پیچی از فرمان الهی سبب رانده شدن آدم از بهشت شده است باید برای همیشه گناهکار شناخته شود .
بر اساس پژوهش هایی که در یکصد سال گذشته در الواح و سنگ نبشته های باستان شناسی بین النهرین صورت گرفته معلوم شده است که تمامی قوانین و مقررات حقوقی تورات نه تنها به موسی وحی نشده بلکه از قوانین ماقبل توراتی سومری و بابلی و آشوری و قانون حمورابی متعلق به دو هزار سال پیش از میلاد مسیح اقتباس شده است .
در فرهنگ یهود زنان حق تحصیل در مدارس را نداشتند و نمی توانستند به مقامات روحانی نیز دست یابند .
هیچ خاخامی زن خود را بهنگام سفر همراه خود نمی برد زیرا این کار را دون شان خودش میدانست. حتی در معابد و کنیسه های یهودی زنان اجازه ورود به قسمت اصلی معبد را نداشتند و فقط می توانستند تا پیشخوان که دهلیز زنان نامیده میشد پیش بروند .
در انجام مراسم قربانی شرکت زنان ممنوع بود . در امور ازدواج و طلاق و ارث و میراث نیز زن تقریبا فاقد هرگونه حقی بود و این حقوق بطور دربست به مرد تعلق داشت.
بر اساس مندرجات تورات( سفر خروج-باب بیست و دوم )پدر در مقابل دریافت حق پدری عملا دخترش را به شوهر آینده اش میفروشد و از هنگام انجام این معامله دختر به تملک شوهر در میآید.
در بخش دیگری از تورات( سفر تثنیه - باب بیست و یکم ) در شرایطی چون مرگ پدر یا مادر ، زن فقط مدت محدودی که تورات به او اجازه میدهد حق گریستن دارد .
در همین باب می خوانیم :
خداوند فرمود اگر در میان اسیران زنی خوب صورت ببینی و به او مایل شوی ، او وظیفه دارد به خانه ات در آید که بدو در آمیزی.
بنا به قوانین توراتی - که مدعی هستند از طرف یهوه ابلاغ شده است - مرد می تواند هر موقع که دلش خواست طلاقنامه ای بنویسد و بدست زنش بدهد و او را از خانه اش بیرون کند و زن در هیچ صورت حق طلاق ندارد .
در این آیین در حالیکه مرد می تواند با هر زنی همخوابگی کند اما زن در صورت ارتکاب کمترین خطایی سنگسار میشود .
تبعیض بین زن مرد حتی حیوانات را هم شامل میشود . مثلا هرگاه سخنی از قربانی کردن برای یهوه به میان میآید تاکید میشود که قربانی باید گوسفند یا گوساله نرینه باشد.
برداشت قرآن از زن مشابه برداشت های تورات و برداشت های بخش عهد عتیق انجیل است آنجا که در سوره نسا آیه ۳۴ میگوید : مردان را بر زنان برتری است زیرا خداوند برخی را بر برخی دیگر برتر مقرر فرموده است
یا اینکه در سوره بقره میگوید زنانی را به نکاح خود در آورید که مورد پسندتان باشند (دو یا سه یا چهار زن )و چنانکه دلپسندتان نبودند برای طلاق آنها دغدغه ای به خود راه ندهید
( نگاه کنید به کتاب تولدی دیگر - شجاع الدین شفا)
نگاه به زن در ادبیات وشعر و فرهنگ ایران شدیدا متاثر از آموزه های قرآنی است که آن هم اقتباس روشنی است از تورات و بخش توراتی انجیل عهد عتیق.
این فقط اوحدی مراغه ای نیست که میگوید :
زن چو بیرون رود بزن سختش
خود نمایی کند بکن رختش
ور کند سرکشی هلاکش کن
آب رخ می برد ، به خاکش کن
بلکه نگاهی به متون ادبی و تاریخی ایران ، این زن ستیزی را بصورت عریان آشکار میکند .
مثلا سعدی میفرماید :
برو زن کن ای خواجه هر نو بهار
که تقویم پارینه ناید بکار
یا اینکه :
به هر چمن که رسیدی گلی بچین و برو
بپای گل منشین آنقدر که خوار شوی
حتی مولانا در برخی از اشعار خود زن را نماد حرص و صفات حیوانی و نفسانی و ظاهر بین و دارای قضاوت های سطحی قلمداد میکند
امام محمد غزالی بزرگ ترین عالم جهان اسلام که بنیانگذار تفکر طالبانی در ایران است در کتاب « احیا العلوم » میفرماید :
زن برده مرد است بنا بر این وظیفه و مسئولیت زن اطاعت مطلق از شوهر و پاسخگویی به نیاز ها و خواسته های اوست .
کتاب دیگر جناب غزالی « نصیحه الملوک» است که به پادشاهان و وزیران و امیران پند میدهد و میگوید خداوند زن را بسبب نافرمانی حوا و خوردن گندم عقوبت کرده است و میفرماید :
خداوند مرد را با چهار زن حلال کرد و زن را با یک شوی.
زن باید در خانه معتکف باشد و از خانه بیرون نرود و در خانه هم باید سر پوشیده دارد .
غزالی در همین کتاب خوی و خصلت زنان را با خوی و خصلت برخی از حیوانات و جانوران از جمله خوک و بوزینه و سگ و مار و کژدم و روباه برابر میداند و می افزاید :
زن باید همیشه شوی را کرامت کند و گوید جانم فدای تو باد و مرگ من پیش از تو باد !
کتاب «تلمود » که بمعنای آموختن است یکی از کتاب های اصلی آیین یهود است که تفاسیری است که خاخام های یهودی بر تورات نوشته اند
در این تفاسیر مسائلی شامل اخلاقیات ، فلسفه ، سنت ها ، تاریخ و بسیاری دیگر از مسائل حقوقی تأویل و تفسیر شده است و اگر بصورت تطبیقی قرآن و تلمود و تورات را مورد واکاوی قرار دهیم خواهیم دید که قرآن در واقع رونوشتی است از همان آیین یهودیت .
اگر چه در افواه به غلط از قول فردوسی آمده است که :
زنان را ستایی سگان را ستای
که یک سگ به از صد زن پارسای
اما در شاهنامه همواره زنانی خردمند و با اراده و وفا دار نظیر گرد آفرید و سیندخت و رودابه و تهمینه به چشم میخورند که بعضی از آنها در جنگاوری هم مهارت دارند اما بعد ها در ادبیات کلاسیک فارسی زن نماد بیوفایی و بیخردی و حیله گری تصویر میشود .
بر خلاف شاهنامه ، در داستان های هزار و یک شب همواره بسیاری از داستان ها با نفرت و بیزاری از زنان آغاز میشود و از آنان چهره ای مکار و افسونگر ارائه میشود .
جامی شاعر معروف ایران آنچنان با زنان مخالف است که در منظومه « سلامان و ابسال » میگوید :
زن از پهلوی چپ شد آفریده
کس از چپ راستی هرگز ندیده
ناصر خسرو قبادیانی نیز که یکی از ارکان ارجمند فرهنگ و ادب ایران است میگوید :
زنان چون ناقصان عقل و دین اند
چرا مردان ره آنان گزینند ؟
ناصر خسرو وقتی میخواهد از روزگار بنالد آنرا به زن جادو تعبیر میکند :
زن جادوست جهان ، من نخرم زرقش
زن بود آنکه مر او را بفریبد زن
صحبت این زن بد گوهر بد خو را
گر بورزی تو نیرزی به یکی ارزن
بعدها در دوران مشروطیت وپسا مشروطیت شاعران و نویسندگان بسیاری در نکوهش حجاب و در دفاع از حقوق زنان شعر ها سروده و مقاله ها نوشتند و پیشزمینه های رهایی زن از حجاب هزار ساله را در دوران رضا شاه فراهم ساختند .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر