« پرسه ای در هزار سال نثر پارسی »
از گاه آدم تا آمدن نوح دوهزار و دویست وپنجاه سال بود
و از گاه توفان تا وقت ابراهیم علیه السلام هزار و هفتاد و نه سال بود ، و از گاه ابراهیم علیه السلام تا هنگام موسی علیه السلام پانصد و شصت وپنجسال بود ، و از گاه موسی علیه السلام تا هنگام سلیمان بن داود علیه السلام که بیت المقدس را بنا کرد پانصد و سی شش سال بود واز گاه سلیمان علیه السلام تا هنگام ذوالقرنین هفتصد و هفده سال بود و از گاه ذوالقرنین تا هنگام عیسی سیصد و شصت و نه سال بودو از گاه عیسی علیه السلام تا پیغامبر ما صلی الله علیه و سلم پانصد و پنجاه و یک سال بود ، و مردم عالم گویند که از گاه عیسی تا پیغامبر ما صلی الله علیه و سلم هیچ پیغامبر نبود …
وهب منبه ایدون گویدکه از پیغامبر ما علیه السلام شنیدم که گفت :
خدای عز وجل نخستین چیزی که آفرید از خلقان ، دیو آفرید و هفت هزار سال جهان ایشان را بود . سپس ایشان را عزل کرد و این جهان پریان را داد و پنج هزار سال پریان داشتند. پس ایشان را نیز عزل کرد و این جهان فریشتگان را داد ودو هزار سال ایشان داشتند . پس ابلیس را بفرستاد و بر سر ایشان مهتر کرد .
پس ابلیس به خویشتن عجب گرفت و گفت : چون من کیست ؟ که اگر خواهم بر آسمان روم و اگر خواهم بر زمین ، این خلق اندر فرمان من است .
خدای عز وجل از دل ابلیس آگاه بود ، و آدم علیه السلام را بیافرید ، و این جهان به آدم داد و به فرزندانش.
و ابلیس به لعنت کرد .
«تاریخ بلعمی- ابوعلی بلعمی »
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر