دنبال کننده ها

۲۹ آذر ۱۴۰۳

درختی که فرو افتاد

باد زده بود درخت زیبای جلوی خانه ام را شکسته بود . صبح که پاشدم دیدم ای داد و بیداد درخت به این جوانی و سرفرازی که هرساله بما دهها کیلو آلوچه میدهد از وسط دو نیمه شده و روی زمین خوابیده است ( ما اهالی محترم دیلمستان به گوجه درختی میگوییم آلوچه ! مثل شما دهاتی ها نیستیم که فرق بین گوجه و آلوچه را نمیدانید )
چه کنیم چه نکنیم ؟ گفتیم : ای بابا اینهم اندر عاشقی بالای غم های دگر
زنگ زدیم شهرداری که : جناب آقای مهندس فلانی ! من مستر فلان بن فلان هستم در کوچه عاشقان ، مقابل کلیسای آسید عزیزالله روبروی کلوپ شکسپیر زندگی میکنم . بیایید این درخت از پای افتاده را بر دارید ببرید که تماشای قامت در هم شکسته اش دل مان را بد جوری خون میکند!
فرمودند: چون آن درخت از پای افتاده در ملک شخصی تان بوده است از شهرداری کاری ساخته نیستI’m very very sorry
به سه چهار جا زنگ زدیم و عکس درخت فرو افتاده را فرستادیم بلکه بیایند نعش این عزیز را از جلوی خانه مان بردارند
دیدیم هر کدام شان ششصد هفتصد دلار میخواهند!
گفتیم : چه خبرتان است عمو جان ؟ ما نگفتیم بیایید همه دار و‌درخت های کوههای سییرا را ریشه کن بکنید ! گفتیم شاخه ای شکسته است ‌و دل ما را هم شکسته است ! ششصد هفتصد دلار میخواهید ؟ خیال کردید ما از نوادگان اتول خان رشتی هستیم ؟
دیدیم چاره ای نیست . گفتیم میرویم یک اره برقی اجاره میکنیم خودمان آستین ها را بالا میزنیم اگر چه کمرمان درد میکند اما میتوانیم این درخت را قطعه قطعه کنیم
سوار ماشین شدیم برویم‌دنبال اره برقی. چهار قدم نرفته بودیم دیدیم جوانکی از همسایگان ما اره ای به دست دارد و سرگرم قطعه قطعه کردن تنه درختی است که جلوی خانه شان فرو افتاده و سر به خاک مالیده بود.
گفتیم : جوان جان ! ما هم یک درخت فرو افتاده داریم ، میآیی تکه تکه اش کنی ‌ما را از عذابی الیم برهانی؟
با خوشرویی تمام‌گفت : چرا نه ؟برویم
اره اش را برداشت آمد در چشم بر هم زدنی درخت شکسته را تکه تکه کرد و چوب هایش را هم برداشت رفت.
رفتیم دنبالش که : جوان جان ! کجا ؟ بمان انعامی ، دستمزدی ، چیزی بگیر !
گفت: نه آقا! Don’tWorry
ما دست کردیم تو جیب مان دو تا اسکناس بیست دلاری در آوردیم چپاندیم توی جیب پیراهنش و گفتیم:قربان معرفت سرکار ، شما حقیقتا فرشته نجات ما هستید .
You are truly our guardian angel.
خب اسم مبارک جنابعالی؟
یک اسمی گفت شش ماه طول میکشد یاد بگیریم چه بوده است
غرض اینکه : داشتن همسایه خوب نعمتی است که خداوند تبارک و تعالی فقط نصیب بندگان مومن متقی نماز خوانش مثل آقای گیله مرد میکند . شما کافرها را از این نعمت الهی نصیبی نیست !
May be an image of the Cotswolds and road
See insights and ads
All reactions:
Nasser Darabi, Siavash Roshandel and 10 others

۲۸ آذر ۱۴۰۳

با رفیقان

هشت سال پیش - با رفیقان - شمال کالیفرنیا- فوریه ۲۰۱۷- خانه گیله مرد
رفیقان :ستار دلدار و بانو- علی مریدی و بانو - بهمن آزادی و بانو - هانری نهرینی و بانو - امیر جابری و بانو - پرویز قلیچ خانی بی بانو-
ناصر رحمانی نژاد بی بانو -
و صدالبته گیله مرد و بانو همراه قوم و‌خویش های همسرجان
انگار هزار سال پیش بود . حالا که همگی مان کمی از مرزهای جوانی فاصله گرفته ایم ( البته کمی فاصله گرفته ایم !!)هروقت میخواهیم چنین مهمانی هایی راه بیندازیم یکی مان پایش درد میکند ، آن دیگری تازه از بیمارستان مرخص شده است ، سومی پروستات اش را عمل کرده ، چهارمی چشمانش را بدست جراح سپرده ، پنجمی و ششمی و هفتمی هم پرهیز غذایی دارند نمیتوانند شیرینی و‌ترشی و گوشت قرمز و نمک بخورند !
صاحبخانه هم میگوید مگر میشود سه چهار روز توی آشپزخانه باشم برای سی نفر غذا درست کنم ؟ کو توش ‌و توان ؟
و من مدام شعر حافظ را زمزمه میکنم که :
بیدار شو که خواب عدم در پی است هی !
آشفتگی مبادت از آشوب باد دی
اما بقول استاد شفیعی کدکنی:
پیش از من و‌تو‌ بسیار بودند و نقش بستند
دیوار زندگی را زینگونه یادگاران
وین نغمه محبت بعد از من و تو ماند
تا در زمانه باقی است آواز باد و باران
May be an image of 10 people
See insights and ads
All reactions:
Jahangir Jon Sedaghatfar, Farrokh RiazSadri and 37 others

لطفا ریش تان را بتراشید

من با دیدن زنان و دختران و دخترکان ایرانی که گوش و‌دماغ و پستان و ‌‌باسن و چهره زیبای نمکین خود را بدست کاسبکارانی بنام جراح‌پلاستیک نسپرده اند کیف میکنم
چه زیبایی شگفت انگیزی دارند دخترکان سر زمینم .
توصیه من به مردان ایرانی این است :
لطفا ریش هایتان را بتراشید
وقتی ریش دارید هم زشت هستید هم بوی تعفن ملایان میدهید
لطفا ریش تان را بتراشید تا آسمان و ستاره و خورشید بر شما سلام کند
May be an image of 1 person and beard
See insights and ads
All reactions:
Parviz Sadrian, Nasser Darabi and 78 others

۲۷ آذر ۱۴۰۳

جشن شب یلدا

دیشب جای تان خالی رفته بودیم جشن شب یلدا . جشنی که به پایمردی رفیق مان آقای محمد خان گلشنی مدیر و بنیانگذار رادیو بامداد در ساکرامنتو برگزار شده بود .
شراب بود و موسیقی بود ‌‌و رقص بود و خوشباشی و زیارت دوستان . فقط جای خواجه حافظ شیرازی خالی بود.
گهگاه مردی یا زنی میآمد سلامی میکرد و حال و احوالی از ما می پرسید و میرفت آنوقت از زنم می پرسیدم : این خانم کی بود ؟ این آقا قیافه ش آشنا بود ها ! اسمش چی بود؟
زنم میگفت : ای بابا ! چطور نمی شناسیش؟ این آقای فلانی است دیگر ، این خانم فلانی بود دیگر .
رفیقم ستار دلدار کنارم نشسته بود ، یک آقایی آمد بغلش کرد و با چه اشتیاقی صورتش را بوسید و حال و احوال گرمی کردو از حال خاله جان ‌و عمه جانش پرسید و رفت .
ستار از من پرسید : این کی بود ؟
گفتیم : ای بابا ! من چه میدانم ؟ تو که از ما بی هوش و حواس تری کاکو ؟ آنکس که در این شهر چو‌ما نیست کدام است ؟
حالا که از شب یلدا گفتیم این را هم بگوییم که : از یک آقایی پرسیدند میدانی یلدا یعنی چه ؟
گفت : با درود و سلام به رهبر کبیر انقلاب ، یلدا شب بسیار عزیزی است که ملت مسلمان ایران به زیارت بارگاه ملکوتی ثامن الائمه و مرقد مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها میروند و این عید سعید باستانی را به امام امت و همه شیعیان جهان و‌منتظران ظهور حضرت صاحب الزمان تبریک و تسلیت میگویند و بهنگام غروب با روشن کردن آتش از روی آن می پرند و میگویند زردی تو از من سرخی من از تو و دختران دم بخت هم به دشت و صحرا میروند سبزه گره میزنند تا یک شوهر مسلمان متقی انقلابی گیرشان بیاید .
مرگ بر امریکا
مرگ بر اسراییل
مرگ بر مخالفان شب یلدا
مرگ بر زیلینسکی رییس جمهور اوکراین
مرگ بر منافقین
حالا طفلکی رییس جمهور فلکزده اوکراین در این میان چه گناهی کرده بود خداوند عالمیان میداند
May be an image of 1 person and smiling
See insights and ads
All reactions:
Nasser Darabi, Farrokh RiazSadri and 89 others