.... و اختلاس بر وزن اسکناس اندر لغت سرقت را گویند و اخص آن سرقت دیوانیان است از خزانه ، و در تسمیه این کلمه عقاید متفاوت است .
زمره ای کتابت آن با « صاد » کرده و ریشه آنرا « خلوص » دانسته اند و حجت ایشان اینکه مامور مختلس را ارادت و اخلاص چنان است که کیسه خویش را از خزانه دیوان فرق ننهد و جدایی در میانه نبیند . چنانکه شاعر فرماید :
خلوص نیت و اخلاص چون به پیش آمد
ببر ز کیسه دیوان و قصر و کاخ بساز
به خویش راه مده خواری و مذلت را
گروهی دیگر اختلاس را از « اختلال حواس » گرفته و به همین علت مختلسین رااز سیاست و مجازات معاف دانسته اند
ز اختلال حواس است اختلاس ای دوست
که هوشیار بدین کار تن نخواهد داد
جنون محض بود ورنه مرد روشن رای
تن از برای یکی پیرهن نخواهد داد
خواجه علی طفیلی در رساله مصباح المختلسین ، اختلاس اندک را تحریم فرموده و حجتی که آورده این است که چنین مختلسی را یارای ارضای فراتران خود نیست و گاه باشد که مغرضین بر وی حسد برند وبه زندانش اندازند:
در پی دانه مرو همچو کبوتر که ترا
عاقبت بهر یکی دانه به دام اندازند
صید کن شیر صفت ، نیم بخور ، نیم ببخش
تا به هر جا که روی بر تو سلام اندازند
و بر مختلس است که در امر اختلاس همت بلند دارد واز مسروقات خویش بخشی گران نثار فراتران کند و بقیت آن بنام خویش و پیوند به کار ابتیاع ضیاع زند و عمر در شادکامی بسر آورد .
تو دزدی میکن و در کیسه انداز
که دزدان راست در این ره سرودی
اگر دزدی نباشد در ادارات
در استخدام دولت نیست سودی
از کتاب ( التفاصیل )- فریدون توللی