دنبال کننده ها

۱۵ فروردین ۱۴۰۳

ممنون ...ممنون

پستچی محله مان خانم جوانی است که تازگی ها استخدام شده است. در همان لباس سرمه ای پستچی ها همچنان زیباست . بی هیچ پیرایه ای.
میخواهم بگویم دختر جان ! تو با اینهمه زیبایی باید در هالیوود باشی نه در این روستا شهر جنگلی خاموش بی هیاهو .
مرا که سرگرم گلکاری هستم می بیند و سلام میکند . حال و احوالی می پرسد و میگوید : کجایی هستی؟
میگویم : پرشن
میگوید : پس فارسی صحبت میکنی ؟
میگویم : یس
می پرسد : تنک یو به زبان فارسی چه میشود ؟
میخواهم بگویم «سپاسگزارم » می بینم تلفظ اش دشوار است
میخواهم بگویم «متشکرم » می بینم عربی است
میخواهم بگویم «مرسی » می بینم فرانسوی است
میگویم : ممنون
چند بار ممنون ممنون میگوید و میرود
حالا هر وقت مرا می بیند برایم دست تکان میدهد و میگوید : ممنون !
اگر میدانستم هر روز برایم دست تکان خواهد داد و ممنون ممنون خواهد گفت واژه دیگری یادش میدادم
میگفتم در زبان ما به تنک یو میگویند عاشگتم !
——————-
عاشگتم = عاشقتم
May be an image of heart and text
See insights and ads
All reactions:
Farhad Ghasemzadeh, Mina Siegel and 148 others

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر