آی قربان آن آب دهن ات .......!!
آقا ! ما دیروز از بس که کار کرده بودیم کم مانده بود دور از جان شما بی ادبی نشود ؛ جان مان از ما تحت مان بیرون بیاید!
آمدیم رفتیم نشستیم پای درخت انجیر و دور از چشم عیال سیگاری چلاندیم و دو سه تا پک جانانه زدیم و نفسی تازه کردیم و آمدیم بقول این کون نشور های ینگه دنیایی نشستیم توی آفیس مان !!
آفیس مان فی الواقع عینهو کتابخانه را میماند . از در و دیوارش کتاب بالا میرود . نصف شان را خوانده ایم . نصف شان را نیمه خوانده رها کرده ایم . نصف شان فارسی است . مابقی شان انگریزی است .
هر وقت حوصله مان پاک سر میرود ؛ یا دور از جان شما دیگر از زور حمالی نفس مان بالا نمی آید میآییم توی آفیس مان می نشینیم و کتابی بر میداریم و چند برگی را می خوانیم .
امروز آمدیم نشستیم کتابی ور داشتیم و ورقی زدیم و یکی دو صفحه ای را خواندیم و دیدیم خدای من ! ما اگر فردا پس فردا کپه مرگ مان را بگذاریم و توی آن دنیا با " حور العین " محشور بشویم چه خاکی باید به سرمان کنیم ؟
کتابی را که به چنگ مان افتاده بود یکی از دهها کتابی است که مرحوم مغفور حضرت آ شیخ عبدالحسین دستغیب شیرازی نوشته است . اسمش هم هست " سرای دیگر "
وقتی ما یکی دو صفحه از این کتاب را خواندیم آنچنان دهن مان آب افتاد و به ملچ و ملوچ افتادیم که بخودمان گفتیم : آیا آدمیزاد بجای اینهمه خر حمالی بی حاصل توی این دنیای هشلهفی که سگ صاحبش را نمی شناسد ؛ بهتر نیست هر چه زودتر ریق رحمت را سر بکشد و به جهان باقی بشتابد تا دستکم یکی از این حوریان مامانی نصیب اش بشود ؟؟
حالا برای اینکه شما هم دهن تان آب بیفتد و خودتان را به آب و آتش بزنید بلکه هر چه زودتر به وصال چنین پری پیکرانی نائل بشوید قسمت کوتاهی از این کتاب مستطاب را برایتان باز گو میکنم :
آشیخ عبدالحسین دستغیب در صفحه 109 کتاب " سرای دیگر " در صفات حوران بهشتی چنین میفرمایند :
" ...بعضی از مفسرین فرموده اند حور از ماده حیرت است و وجه تسمیه اش این است که جمالی که خداوند در او قرار داده است سبب حیرت عقل میباشد بطوریکه در این عالم کسی طاقت دیدن آن جمال را ندارد . در این زمینه روایاتی رسیده . در بعضی اینطور تعبیر میفرماید : اگر حوری در این عالم بیاید نورش بر نور آفتاب چیره میشود همانطوریکه نور آفتاب بر نور ماهتاب چیره میشود و محو میگردد !!
در بعضی دیگر اینطور تعبیر میفرماید که : اگر حوری در این عالم بیاید همه اهل عالم هلاک میشوند و در روایت دیگر میفرماید : اگر قطره ای از آب دهان حور به دریاهای شور ریخته شود همه شیرین میگرد د!!
اگر لباسی از لباس های حور را در این عالم بیاورند همه مردمان بیهوش میگردند و اگر خود حور بیاید همه میمیرند ( سرای دیگر - انتشارات صبا - صفحه 109 )
آقا ! خدا بسر شاهد است ما تا الان خدا را هزار مرتبه شکر مرض قند نگرفته ایم . اما اگر فردا در بهشت برین یک قطره از این آب دهان مبارک حورالعین توی حلق بی صاحب مانده مان بیفتد چه خاکی باید بسر کنیم ؟ اصلا آقا اگر نوری که از حور العین ساطع میشود چشم وامانده مان را کور کرد باید کاسه گدایی به دست بگیریم و توی بهشت گدایی بکنیم ؟؟
آقا ! چطور است اصلا ما از خیر حور و مور و غلمان بگذریم و برویم توی همان جهنم خودمان و با یزید و معاویه و ابوسفیان و همه کون نشور های عالم همپیاله و همکاسه بشویم تا دستکم این چشمان بابا قوری گرفته مان را از کوری نجات بدهیم ؟؟ ها ؟؟
راستی خودمانیم ها ! بنظر شما این آیت الله دستغیب مختصری مغز خر تناول نفرموده بودند ؟؟