دنبال کننده ها

۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

مملکت حسینقلیخانی

آرژانتین که بودیم از دو سه چیز رنج میکشیدیم.
یکی اش این بود جرات نداشتیم پای مان را توی پارک هابگذاریم . در پارک ها گه سگ از در و‌دیوارش میبارید.
دوم اینکه پارک ها محل جفتگیری آدمیان بود ! یعنی هر جا نگاه میکردی میدیدی یک نره خری با یک ماده خری در آمیخته است و سرگرم کارهای بی ناموسی است
ماخجالت مان میآمد پای مان را در چنین خانه های عفافی بگذاریم
سوم اینکه قیمت ها ساعتی بالا میرفت نه روزانه. مثلا حالا یک کیلو شکر میخریدی کیلویی یک دلار ، نیم ساعت بعد شده بود دو دلار و آفتاب هنوز غروب نکرده بود شده بود دوازده دلار !
امروز رفته بودم پارک جنگلی نزدیک خانه ام قدم بزنم . همه جا از تمیزی برق میزد . عطر بهار همه جا پیچیده بود . این عکس را گرفتم . جعبه ای است که در آن کیسه های پلاستیکی گذاشته اند اگر سگ تان خرابی کرد جمعش کنید و به ظرف زباله بیندازید .
قدم زنان به رادیو گوش میدادم . دیدم میگوید میزان تورم سالانه در آرژانتین به هفت هزار در صد رسیده است.
من چهل سال پیش چهار سالی در آرژانتین زندگی کرده ام . میدانم تورم یعنی چه
و میدانم مملکت جهان سومی یعنی چه
و میدانم مملکت حسینقلیخانی یعنی چه !
May be an image of parking meter and text
See insights and ads
All reactions:
Naghi Pour, Karim Akhavan and 63 others

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر