دنبال کننده ها

۱۰ شهریور ۱۴۰۲

گرگ ها

میگوید : میرفتیم زیارت بارگاه حضرت سید الشهدا . در بیابانی بی انتها .
ناگهان گله ای گرگان بسوی مان تاختند. هیچ وسیله دفاعی نداشتیم. نه تفنگی ، نه حتی چماقی.
گرگ ها به ما نزدیک شدند .ترس بر جان مان ریخت.
ناگاه یکی از همراهان بانگ بر کشید که : ای گرگ ها ! ما زائران بارگاه ابا عبدالله الحسین هستیم !
گرگ ها برگشتند و رفتند !
این را مردی میگوید که بر فراز منبری نشسته است و عمامه ای سیاه بر سر دارد .
May be an image of text
All reactions:
Zari Zoufonoun, Miche Rezai and 82 others

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر