دنبال کننده ها

۱۰ فروردین ۱۴۰۲

آقا دار

در ولایت مان یک درخت مقدسی داشتیم که میگفتیم « آقا دار ».
مردم از آن سر دنیا میآمدند یک عالمه زلم زیمبو به شاخه هایش می بستند طلب حاجات میکردند پول پایش می ریختند .
این آقا دار هر دردی را درمان میکرد . از قولنج و زخم معده بگیر تا شقاقلوس و طاعون و وبا و حصبه .آنوقت ها البته عالیجناب کرونا هنوز تشریف مبارک شان را نیاورده بودند و گرنه این آقا دار مان از پس کرونا هم‌بر میآمد .
مادامیکه ما در ایران بودیم متولی آقا دار بودیم و لاجرم نذر و نذور خلایق را یواشکی جمع میکردیم با این پول میرفتیم سینما استخر فیلم های بروس لی تماشا میکردیم
البته قبل از اینکه برویم سینما یک سری میرفتیم مغازه یک آقای بد اخلاق عنق منکسره ای بنام آقای پور قلیچ یک فقره نان و لوبیای فرد اعلای وطنی با روغن زیتون و پیاز همراه یک لیوان آبجوی کله قوچی میل میفرمودیم بعدش میرفتیم سینما تا عیش مان کامل کامل بشود !
هیچی ، فقط می خواستیم بگوییم خدا کند این آقای آقا دار ما را بابت این اختلاس ببخشاید و بیامرزادو در این پیرانه سری یقه مان را در این ولایت غربت نگیرد که : هی عمو اوغلی ! بیا آن‌پول ها را پس بده !

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر