ما از فیلم و سینما چندان چیزی نمیدانیم . اگر وقت گیرمان بیاید گهگاه یکی دو تا فیلم خوب را در یک روز می بینیم . خدا پدر این آما زون پرایم را بیامرزد که میتوانیم توی خانه مان بنشینیم و فیلم هایی را که در سراسر امریکا روی اکران است در خانه خودمان ببینیم و از محنت ترافیک و بلیط و چس فیل و هزار تا زهر ماری دیگر خلاص شویم . اما آقا ! اجازه بفرمایید یک اعترافی بکنیم . ! ما هرگز نتوانسته ایم هیچ فیلم ایرانی را بیش از ده دقیقه تماشا کنیم . دچار استرس میشویم . پیچ و مهره های اعصاب مان بهم میریزد . غمی جانکاه به جان مان می نشیند . انگاری بابا و مامان مان همین حالا به آن دنیا کوچ کرده اند . اصلا سر درد میگیریم . فیلم ایرانی یعنی مدیحه سرایی فقر. یعنی به تصویر کشیدن عصاره ها و گنداب های درونی جامعه ایرانی . یعنی ترسیم و باز سازی سنت ها و اخلاقیاتی که بوی گند شان قرن هاست مملکت ما را به منجلاب هولناکی انداخته است . یعنی چسناله های مصنوعی برای ناداران .
در این فیلم ها به ندرت نشان و نشانه ای از ستایش عشق و طبیعت و آدمیت و حیوان دوستی وبرادری و صلح و اشتی و رفاقت دیده میشود .
از شما چه پنهان با دیدن فیلم های ایرانی - حتی آنها که اسکار گرفته اند - دل مان برای زن ایرانی کباب میشود . وقتی می بینیم زن ایرانی در رختخواب کنار شوهرش نشسته است و هنوز آن روسری کثافت را بر سرش دارد از خیر تماشای فیلم میگذریم و دل مان میخواهد برویم مسلسلی موشکی خمپاره ای چیزی بر داریم و بزنیم هر چه آخوند و ملا و شیخ و مادر قحبه های دیگری را که باعث بدبختی زن ایرانی شده اند دود کنیم و به جهنم بفرستیم .
توصیه ما به کار گردانان و فیلم سازان ایرانی این است که : سر جدتان دست از سر زن فلکزده ایرانی بردارید . فیلم هایی بسازید که هیچ زنی هیچ نقشی در آن نداشته باشد . اینطوری زن ایرانی کمتر تحقیر میشود . آقا فیلم مردانه بسازید . مگر آسمان به زمین میآید ؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر