اقا ! ما توی این عمر کوتاه مان خیلی چیز های عجیب غریب دیده ایم که اگر بخواهیم برایتان بنویسیم مثنوی هفتاد من کاغذ میشود .
خیلی آدمها دیده ایم که خاکستر نشین شده اند . به چشم خودمان دیده ایم ملای محله مان - که دو تومان میگرفت و روضه سید الشهدا و قاسم و کلثوم میخواند و خلایق را میگریانید- یکباره دری به تخته ای خورد و شد رییس دادگاه انقلاب و نیمی از رفیقان و عزیزان مان را فرستاد بالای دار .
آقا !ما با چشمان خودمان دیدیم که آن شاه شاهان با چشم گریان کورش و داریوش و کمبوجیه و هوخشتره را رها کرد و ما را سپرد دست علمای اعلام و آیات عظام خودش رفت بغل دست جناب آقای فرعون آسوده گرفت خوابید .
آقا ! ما خیلی چیز های دیگر دیده ایم که اگر برای شما بگوییم دود از کله تان بلند میشود اما بینی و بین الله تا حالا مانتوی کولر دار ندیده بودیم که الحمد الله امروز چشم مان به زیارت جمال بی مثال آن هم روشن شد .
حالا ما مانده ایم معطل که این مانتوی کولر دار با برق کار میکند ؟ با باد کار میکند ؟ باطری دارد ؟ با دعا و جنبل و جادو کار میکند ؟ باید فوتش کرد ؟ آیا باید آیت الکرسی خواند تا راه بیفتد ؟ چه معجزه ای در کار است که می توان به برکت انفاس قدسی آیات عظام این مانتوی کولر دار را براه انداخت و از نسیم دلکش آن لذت برد ؟
آقا ! ما یک پیشنهادی داریم . چطور است حالا که مانتوی کولر دار برای رفاه حال خواهران محترمه و صبیه های مکرمه به بازار آمده است عمامه کولر دار هم از چین و ماچین روانه بازار های ایران بشود که نکند خدای ناکرده علمای اعلام در این هوای گرم و خفقان آور تابستانی کله مبارک شان کمی داغ بشود بروند روی منابر گه زیادی میل بفرمایند و یاوه هایی ببافند که کار دست امت اسلام بدهد .
ببخشید زحمت دادیم .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر