اسمش شیخ محمد کارندهی بود . معروف به درویش.
در روستای کارنده خراسان به دنیا آمد . سواد نداشت، اما قطب دراویش ذهبیه بود .
چون سواد نداشت لاجرم رساله ای هم ننوشت.
هر قدر مریدانش اصرار میکردند که بر مسند ارشاد بنشیند از این کار سر باز میزد و به همان شغل پالان دوزی اش ادامه میداد و به زبان بی زبانی میگفت: شاخا فاکشید !
مریدان به سبک و سیاق همه عوام کالانعام مکاشفاتی به او نسبت میدهندکه روح آن بیچاره از چنین مکاشفاتی خبر نداشته است .
در سال های اخیر به یمن انفاس قدسی حکومت عدل اسلامی این آقایان ، بقعه و بارگاهی بر مزار پیر پالان دوز ساخته و زلم زیمبوهایی بدان آویخته اند و آنرا به قبله حاجات شیعیان مرتضی علی تبدیل کرده و از این راه کاسبی میکنند .
این را هم محض خاطر مبارک شما بگوییم که سلسله ذهبیه یکی از سلسله های تصوف شیعی است که پیدایش آن گویا به قرن نهم هجری به اوایل دوره صفوی بر میگردد که هم اکنون در ایران و برخی کشورهای فلکزده پیرامونی پیروان و سینه چاکانی دارد و قبله گاه عوام کالانعام است و قرن ها نیز خواهد بود چرا که از قدیم گفته اند : یک مرید خر به از صد توبره زر .
لازم به گفتن نیست که کلمه مبارکه« شاخا فاکش » یک اصطلاح کاملا رشتی است و به این معناست که: دست از سرم بردار . همانکه ما اهالی محترم ینگه دنیا به آن میگوییم
Leave Me Alone
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر