در آن روز هایی که دکتر پرویز ناتل خانلری کیا و بیایی داشت و وزیر و سناتور و رییس بنیاد فرهنگ میشد ؛ این شعر را دکتر سادات ناصری در باره او و دو تن از دوستانش - ذبیح الله صفا و دکتر تندر کیا - گفته است :
سه تایند دیوان مازندری
کیا و صفا ؛ پهلوان خانلری
کیا و صفا ؛ روستا زاده اند
پدر بر پدر تخم خان خانلری
صفا و کیا با دکانی خوش اند
به صد جای دارد دکان خانلری
گر از نقره زد عنصری دیگدان
ز زر ساخت آلات خوان خانلری
کیا و صفا با موتور میروند
ولیکن بود بنز ران خانلری
به هر منزلی مرکبش بنز شد
ندانست قدر ژیان خانلری
ابوالقاسمی پرورانید او
ابوالدوست بود آنزمان خانلری
صفا و کیا نان جو خورده اند
خورد آبجو ؛ جای نان خانلری ***
--------
قابل توجه دوست نویسنده ام آقای اکبر سر دوزامی که ناتل خانلری را به طنز "قاتل خانلری " می نویسد !!