یک جهانگرد اروپایی که بهنگام ساختن میدان مشق تهران در ایران بوده است دریادداشت های خود می نویسد :
« ایرانی ها مردمان عجیبی هستند ، توپ ندارند توپخانه ساخته اند ، قشون ندارند اما میدان مشقی ساخته اند که بزرگترین میدان مشق عالم است .»
بزرگترین منابع نفت و گاز جهان را داریم اما نیروگاه هسته ای میسازیم ( آنهم نیروگاهی که بنا به گفته حکومتگران ایران تاکنون بیش از دو تریلیون دلار یعنی دو هزار میلیارد دلار خرج روی دست ملت فلکزده ما گذاشته است )!
خودمان بقول معروف از بی کفنی زنده ایم اما در دوره آن خدابیامرز میرفتیم در سنگال ( لابد بخاطر گل جمال عالیجناب لئوپولد سدار سنگور شاعر شهیرشان ) میلیون ها دلار خرج میکردیم و در آن مملکت شهری میساختیم و اسمش را هم میگذاشتیم شهر فرح!
حالا هم که هشت مان گروی نه مان است و میلیونها نفر نه بختی در زمین و نه تختی در آسمان دارند میرویم در عراق و سوریه و لبنان و فلسطین و ونزوئلا و بورکینافاسو طرح های عظیم عمرانی به اجرا در میآوریم تا تمام دنیا به ریش مان بخندند .
میگویند ملا نصر الدین یک شاهی میگرفت سگ اخته میکرد صنار میداد میرفت حمام !
حالا حکایت ماست
یعنی ما ایرانی ها هیچوقت نباید با تعقل و خرد ورزی آشتی کنیم ؟ مگر جناب مولانا نفرموده است که :
کار خود کن کار بیگانه مکن
در زمین دیگران خانه مکن ؟
طرح از : اردشیر محصص
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر