دنبال کننده ها

۲۲ آبان ۱۴۰۲

دیگه نمیخواد نون بخری

می‌گوید :
عمویم - ابراهیم- سالِ ۱۳۴۵ از خانه بیرون رفت برای خریدِ نان . سالِ ۱۳۵۴ برگشت!
‏سرِ راه با یک دختری آشنا شده بود که دختر می‌رفت هند.
‏عموی ماهم با او رفته بود.
بعد از ده سال که بر گشت پدربزرگم تنها واکنش اش این بود که :
‏«ابراهیم ! دیگه نمی‌خواد بری نون بخری بابا.»
May be an image of rye bread
All reactions:
Nasrin Zaravar, Zari Zoufonoun and 216 others

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر