انگار همین دیروز بود . خواب بودم. دم دمای صبح به صدای زنگ تلفن از خواب پریدم . داود بود .
با دستپاچگی گفتم : چه خبر شده داود؟ اتفاقی افتاده ؟ چرا صبح به این زودی زنگ میزنی؟
گفت : تلویزیونت را روشن کن
تلویزیون را روشن میکنم . خدای من !باور کردنی نیست .برج های دو قلو فرو می ریزند. و فاجعه آغاز میشود .
پس لرزه های این فاجعه عراق و افغانستان و سوریه و لیبی و لبنان و یمن را به ویرانی مطلق میکشاند ومیلیونها کشته و آواره بر جای میگذارد.
آن زلزله ای که مهد سرمایه داری جهان را لرزاند آیا تمامی خاورمیانه را به نابودی خواهد کشید ؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر