دنبال کننده ها

۶ مهر ۱۳۹۹

مسافرنامه (۸)

در ایالت یوتا
رفتیم بالای کوه . من و رفیقم هانری نهرینی . زیر آفتاب داغ . سه کیلومتر کوه پیمایی کردیم . درجه حرارت هوا 88 درجه فارنهایت بود . رفتیم به تماشای یکی از اعجاب انگیزترین پدیده های طبیعت . رسیدیم پای Arch . پای عظیم ترین طاق سنگی گیتی. فریاد کشیدیم : we got it
خواستیم از فراز کوه پایین بیاییم . نیمی از راه راآمدیم . آب مان تمام شد . تشنه مان بود . غرق عرق بودیم .تشنه کام رسیدیم پای کوه . نسرین و مینا آنجا منتظرمان بودند . آب یخی به کام مان ریختند . جان گرفتیم . دو سه لیوان آب یخ خوردیم . نوبت به نوشابه ها رسید . بقول آرشی جونی یکی دو لیوان هم پپسی سفید خوردیم( Mtn Dew).
رفیق مان زیر سایه اتومبیل روی آسفالت دراز کشید . ما هم خندیدیم و خندیدیم و آب یخ خوردیم . اگر آن آب یخ نبود من و رفیقم به شهیدان صحرای کربلا می پیوستیم !
لحظات خوشی گذشت و خندیدیم و خندیدیم و خستگی از تن مان رفت .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر