مسافرنامه”10”
دوشنبه هفدهم آگست 2020
می پرسد: آقای گیله مرد! شما نسبتی با آقای جان بولتون مشاور پیشین امنیتی آقای ترامپ دارید؟
می پرسم : چطور مگر ؟
میگوید : شباهت غریبی به ایشان دارید . خیال کردم شاید از یک قوم و قبیله باشید!
بعد نگاهی به چهره ام می اندازد و میگوید : عجب! مگر میشود دو نفر اینقدر شبیه به هم باشند ؟
میخندیم و میخندیم .
روی تراس خانه علی آقا نشسته ایم. علی رادبوی . در شهر زیبای سیاتل. ایالت واشنگتن . بساط کباب و شراب مهیاست. می نوشیم و میخندیم .ناگهان صدای ترق تروقی از آسمان میآید. زنم به لهجه شیرازی میگوید « قوره تراق» آمده است .
ترق تروقی میشود و رگبار در میگیرد. قطرات درشت باران بر سر و روی مان می نشیند . از جای مان تکان نمیخوریم . بفهمی نفهمی کمی خیس میشویم . بساط کباب و شراب و نوشانوش همچنان رو براه است. میگوییم و می نوشیم و میخندیم . از آن خنده های از دل بر آمده.
علی برای مان خاطره میگوید : از کریم آقا ! از صدای« ویژ ویژی»که از سیم برق می شنیده است. ویژ ویژی که کار او رابه دکتر و بیمارستان کشانده است. آنقدر می خندیم که دل و روده مان درد میگیرد .ما هم از شنیدن چنان« ویژ ویژی » برایش حرف میزنیم و خاطره میگوییم و غش غش می خندیم . ویژ ویژی که از نشانه های پیری است . ویژ ویژی که کار خود ما را هم به شفاخانه کشانده بود .
شب مان سراسر با خنده میگذرد . غش و ریسه میرویم و می نوشیم .
لحظاتی میگذرد . آسمان بالای سرمان صاف و آبی میشود . نسیم خنکی میوزد . ستاره ها سوسو میزنند.
تا نیمه های شب می نشینیم . گپ میزنیم و می خندیم . از زمین و زمان . از روزگاری که گذشت و میگذرد .و از رفیقان و رفاقت ها .
این رفیق مان- علی رادبوی- نویسنده خوبی است . تاکنون چند کتاب منتشر کرده است. مجموعه « بیراهه» و « تا دور دست ها » و « خانه های مردم » را از او خوانده ایم. رمان تازه ای هم زیر چاپ دارد که امیدواریم بزودی به اهل کتاب عرضه شود .
امروزمان را به گشت و گذار در شهر سیاتل میگذرانیم . به دیدن آبشار Snoqualmie میرویم و ساعتی راپیرامون آن میگذرانیم .
این آبشار که در شرق سیاتل قرار دارد 268 فوت ارتفاع دارد و هر سال بیش از یک و نیم میلیون نفر از آن دیدن میکنند.دو آبشار کوچک نیز در پای این آبشار عظیم می جوشند و میخروشند و آوای زندگی سر میدهند
پس از دیداری کوتاه از یکی دو شهر کوچک ، به سیاتل بر میگردیم و در یکی از مشهور ترین رستوران های سیاتل بنام Ivars که در کرانه دریا بر روی آب بنا شده ناهاری میخوریم و آبجویی می نوشیم وبه خانه بر میگردیم تا «ببینیم تا اسب اسفندیار ، سوی آخور آید همی بی سوار» یا اینکه ماجراها و ماجرا جویی های تازه ای را رقم خواهیم زد
روز و روزگار بر شما خوش.
◦ For the Snoqualmie people, who have lived for centuries in the Snoqualmie valley in western Washington , Snoqualmie fall is central to their Culture, beliefs , and Spirituality, A traditional burial site, to the Snoqualmie , the Falls are “ the place where First Woman and First Man were created by moon that transformer “ and where prayers were carried up to the Creator by great mists that’s rise from the powerful flow .
◦ The mists rising from the base of the waterfall are said to serve to connect Heaven and Earth .
◦
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر