دنبال کننده ها

۱۹ اسفند ۱۳۹۸

میان دو سنگ آسیاب


امروز خواندن کتاب A Man of the Theater نوشته ناصر رحمانی نژاد هنرمند فرهیخته و فروتن عرصه تئاتر را به پایان بردم .
کتاب به زبان انگلیسی با نثری پخته و روان نوشته شده و روایت صادقی است از پنجاه سال سانسور و تحقیر و زندان و شکنجه اهل هنر .
بهنگام خواندن این کتاب همواره این شعر صائب تبریزی در ذهن و ضمیرم جولان میداد که :
روزی که برف سرخ ببارد ز آسمان
بخت سیاه اهل هنر سبز میشود
با خواندن این کتاب در کوچه پسکوچه های غبار آلود و غمزده تهران همچون باغ فردوس و چاله میدان و سنگلج و دروازه دولاب وجوادیه و نازی آبادپرسه زدم و در آیینه غبار گرفته تاریخ چهره کسانی چون طیب حاج رضایی و اصغر قاتل را به نظاره نشستم و از نمایش های تخت حوضی و سیاه بازی نقبی به تئاتر آناهیتا و تئاتر نصر و لاله زار و تالار رودکی زدم.
همپای نویسنده اش به سیستان و بلوچستان سفر کردم و به دست های آن گروهبانی که چند تومانی قرضش داد تا از آن مخمصه اعجاب انگیز بگریزد بوسه زدم
به اوین و زندان قصر و کمیته مشترک و شکنجه گاههای عصر طلایی سرک کشیدم ‌و شاهد خاموش شکنجه ها و درد ها یش بودم
در آن محضری که دست در دست حوا گذاشت حضور یافتم و با دلهره و شادمانی شاهد پیوند « آدم و حوا» بودم و چندی بعد زایش«خورشید» زندگی اش را با او شادمانه جشن گرفتم .
از تلاش ها و رنج‌ها و مرارت هایش برای به صحنه بردن نمایشنامه ای از ماکسیم گورکی باخبر شدم و همراه او بر فرجام دردناک آرزوهایش گریستم
این کتاب صرفا یک خاطره نویسی نیست . بلکه مروری است بر یکدوره پنجاه ساله از رنج‌ها و مشقت های هنرمندی که هیچ آرزویی جز بر صحنه بردن نمایش ندارد و در چنبر سانسور دولتی له و لورده میشود
این کتاب سند پایمردی انسان هنرمندی است که بر دیوارهای بلند و سیاه سانسور مشت میکوبد و میخواهد یک تنه به پیکار سیستمی برود که با دستگاه جهنمی تفتیش عقایدش هیچگونه نقدی را بر نمی تابد و معترضان را با زندان و شکنجه به عقوبتی جانفرسا محکوم میکند
شیوه نوشتاری کتاب با داستان های ماکسیم گورکی پهلو میزند و کند و کاو‌در جزییات ماجراهای شگفت ،  آنرا جذاب تر و خواندنی تر میکند
این کتاب روایتی صادقانه و خالصانه از روزگار دوزخی هنرمندان متعهد ایرانی است که در سنگ آسیای دو رژیم تبهکار له شده اند
این کتاب آیینه تمام نمایی از حقارت و زبونی سازمانهای پر مدعایی همچون حزب توده و فداییان اکثریتی است که با در یوزگی در بارگاه ملکوتی ملایان! مرداب متعفنی بنام حکومت نکبت اسلامی را برای ما به ارمغان گذاشتند .
من این کتاب را با اشتیاق خواندم و لذت بردم و دریغم آن است که مردم ما اهل خواندن کتاب نیستند و میانه ای با کتاب و کتابخوانی ندارند
امید اینکه ترجمه فارسی این کتاب نیز بزودی در دسترس اهل کتاب قرار گیرد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر