این آقای کرونا انگار آمده است تا همه جهان را زیر و رو کند . هیچکس نمیداند فردایش چگونه خواهد بود . هیچکس نمیداند فرجامش چیست
رفیقم زنگ میزند و میگوید : حسن جان ! فردا میآیی با رفیقان ناهاری بخوریم ؟
میگویم : نه ! فردا گرفتارم.
میگوید : سعی کن بیایی . کسی چه میداند؟ شاید این آخرین ناهاری است که با هم می خوریم
یاد آن شعر مرحوم وثوق الدوله می افتم که گویی برای روزگار اکنونی ما سروده است
چون بد آید هر چه آید بد شود
یک بلا ده گردد و ده صد شود
آتش از گرمی فتد ، مهر از فروغ
هندسه باطل شود منطق دروغ
پهلوانی را بغلتاند خسی
پشه ای غالب شود بر کرکسی
رفیقم زنگ میزند و میگوید : حسن جان ! فردا میآیی با رفیقان ناهاری بخوریم ؟
میگویم : نه ! فردا گرفتارم.
میگوید : سعی کن بیایی . کسی چه میداند؟ شاید این آخرین ناهاری است که با هم می خوریم
یاد آن شعر مرحوم وثوق الدوله می افتم که گویی برای روزگار اکنونی ما سروده است
چون بد آید هر چه آید بد شود
یک بلا ده گردد و ده صد شود
آتش از گرمی فتد ، مهر از فروغ
هندسه باطل شود منطق دروغ
پهلوانی را بغلتاند خسی
پشه ای غالب شود بر کرکسی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر