یاد داشت های حسن رجب نژاد - کالیفرنیا
دنبال کننده ها
۲۲ تیر ۱۳۹۷
حضورت
ترنم ترانه و شادی است
اعجاز سپیده و روشنایی است
که اندوه از دلم میزداید
نگاهت
شراره عشق و مهربانی است
آنگاه که معصومانه نگاهم میکنی
آنگاه که کودکانه لب به خنده میگشایی
دوستت میدارم
ای تجلی عریان عشق
-ای آنکه نامت روشنای روشنایی است -
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
گويا فضا نوردان بر ماه ريده بودند ...!!!
دوازده سال از خاموشی دوست شاعرم - ابوالحسن ملک - گذشته است . با ياد اين طنز پرداز ميهن مان ؛ يکی از سروده هايش را برای تان نقل می کنم . : تص...
کوفیان کفش مرا دزدیدند !
آن قدیم ندیم ها ؛ در دوره آن خدا بیامرز _ یعنی زمانی که همین آ سید علی گدای روضه خوان دو زار میگرفت و بالای منبر سر امام حسین را می برید و...
کشفیات امروز
آقا! ما امروز زیر آفتاب بهاری نشسته بودیم نرمک نرمک چرت میزدیم به کشفیات تازه ای نائل آمدیم: اول اینکه اگر آدم بخواهد یکهفته دو هفته به سخن...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر