جناب میرزا تقی خان لسان الملک سپهر - مورخ دوره قاجار - کتابی نوشته است بنام : ناسخ التواریخ " .
این جناب مورخ !در این کتاب یک مشت دروغ و یاوه و پرت و پلا را بهم بافته که در طبله هیچ عطاری پیدا نمی شود .
وقتیکه این کتاب در عصر ناصری بچاپ رسید ؛ یک آدم درد مند خردمندی بنام مجد الاسلام کرمانی شعری گفت با این مضمون :
به تاریخ جهان میرزا تقی رید
از آنکه خواست تاریخی نویسد
لسان الملک از آن دادش لقب شاه
که تا خود ریده خود را بلیسد .
در روزگار ما هم ؛ یک آقای تاریخ نویس آسیب شناس پر مدعایی ؛ دشنام نامه ای در باره مرحوم مصدق نوشته و تکه استخوانی از خوان یغمای از ما بهتران نصیبش شده و میخواهد سری توی سر ها در بیاورد و نانی بخورد و لابد به نوایی هم برسد .
ما با اجازه جناب مجد الاسلام کرمانی در شعر ایشان مختصری دستکاری میکنیم و در باره آن آقای دوختور آسیب شناس میگوییم :
به تارخ وطن میرزا علی رید
از آنکه خواست تاریخی نویسد
علی موس موس از آن خواندیم او را
که تا خود ریده خود را بلیسد .
این جناب مورخ !در این کتاب یک مشت دروغ و یاوه و پرت و پلا را بهم بافته که در طبله هیچ عطاری پیدا نمی شود .
وقتیکه این کتاب در عصر ناصری بچاپ رسید ؛ یک آدم درد مند خردمندی بنام مجد الاسلام کرمانی شعری گفت با این مضمون :
به تاریخ جهان میرزا تقی رید
از آنکه خواست تاریخی نویسد
لسان الملک از آن دادش لقب شاه
که تا خود ریده خود را بلیسد .
در روزگار ما هم ؛ یک آقای تاریخ نویس آسیب شناس پر مدعایی ؛ دشنام نامه ای در باره مرحوم مصدق نوشته و تکه استخوانی از خوان یغمای از ما بهتران نصیبش شده و میخواهد سری توی سر ها در بیاورد و نانی بخورد و لابد به نوایی هم برسد .
ما با اجازه جناب مجد الاسلام کرمانی در شعر ایشان مختصری دستکاری میکنیم و در باره آن آقای دوختور آسیب شناس میگوییم :
به تارخ وطن میرزا علی رید
از آنکه خواست تاریخی نویسد
علی موس موس از آن خواندیم او را
که تا خود ریده خود را بلیسد .