دنبال کننده ها

۹ تیر ۱۴۰۳

گوزوها میآیند

آمده ایم نوادا . اینجا خنک تر از کالیفرنیاست.فردا میرویم Virginia City
قراراست با ترن برویم دیدن معادن طلا . اگر طلایی ، نقره ای ، چیزی گیرمان آمد سهم شما را هم‌میدهیم ! قول ، قول گیله مردانه !!
( البته بابت چلوکبابی که سه چهار سال پیش شرط بسته و باخته بودیم هنوز یک کرور آدم از ما طلبکارند ! )
توی هتل نشستیم به تماشای یاوه گویی های دو تن از گوزوها ! دو تا از پیرو‌پاتال هایی که برای ریاست جمهوری امریکا دست به یقه شده اند .
ده دقیقه ای تماشایش کردیم و رهایش کردیم . دلم برای خودم و برای ملت امریکا سوخت .
این مملکت که روزی روزگاری سیاستمردانی همچون جرج واشنگتن و آبراهام لینکلن و جفرسن و جیمز مونرو و رزولت و‌ آیزنهاور و جان کندی و‌لیندن جانسن داشت حالا به ژرفای چنان ابتذال سیاسی در غلتیده است که ما ملت مجبوریم یا به یک شعبان بی مخ حقه باز شارلاتان رای بدهیم یا به یک پیرمردالزایمری وارفته !
باری ، رفتیم شام بخوریم . می بینم بجای گارسن ها ، ربات ها به پذیرایی از خلایق مشغولند
خنده ام میگیرد ، به خودم میگویم کاشکی بجای این پیر و‌پاتال های خواب آلود گوزو ، ربات ها نامزد ریاست جمهوری میشدند وما به ربات ها رای میدادیم !
See insights and ads
All reactions:
Mina Siegel, Masoud Momen and 51 others

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر