دنبال کننده ها

۲۵ فروردین ۱۴۰۳

عکس یادگاری

رفته بودیم هاوایی.
رفیقم پشت فرمان نشسته بود.
رسیدیم به مرغزاری سر سبز . در دامنه کوهساری. و گله گاوان به چرا .
رفیقم گوشه ای توقف کرد .
پرسیدم : چرا ایستادی؟
گله گاوان را نشانم داد و گفت:
حیف است با اقوام خودمان عکسی به یادگار نگیریم !
دیدم راست میگوید ، آخر هیچ آدم عاقلی با دست خودش خانه و زندگی اش را بر سر خودش خراب میکند ؟
See insights and ads
All reactions:
Mina Siegel, Miche Rezai and 51 others

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر