پای اگر فرسودم وجان کاستم
آنچنان رفتم که خود می خواستم
« سایه»
الان با خبر شدم هوشنگ ابتهاج (سایه) لحظاتی پیش رخت از این دنیا بر کشیده است
در گذشت این پیر پرنیان اندیش را به جامعه فرهنگی ایران تسلیت میگویم
شبم از بی ستارگی،شب گور
در دلم پرتو ستاره دور
آذرخشم گهی نشانه گرفت
گه تگرگم به تازیانه گرفت
بر سرم آشیانه بست کلاغ
آسمان تیره گشت چون پر زاغ
مرغ شب خوان که با دلم می خواند
رفت و این آشیانه خالی ماند
آهوان گم شدند در شب دشت
آه از آن رفتگان بی برگشت ...
هوشنگ ابتهاج (سایه)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر