دنبال کننده ها

۱۷ بهمن ۱۳۹۹

پرویز ... یا پیشه وری

..در خیابان رفاهی( بالای لاله زار) یک کتابفروشی تازه باز شده بود که کتاب های فرانسه داشت . از مدرسه گاهی در سر راه به این کتابفروشی میرفتم و کتاب های تازه اش را که پولی برای خرید آنها نداشتم وارسی میکردم. با مدیر این کتابفروشی که اسم خود را پرویز معرفی می‌کرد کم کم آشنایی بیشتری پیدا کردم . چند کتاب روسی در دستگاهش دیدم . پرسیدم که آیا روسی میداند ؟ جواب داد خیلی بهتر از زبان های دیگر . به فکرم رسید که باقیمانده کتاب های پدرم را با کتاب های فرانسه مبادله کنم . از کتاب های پدرم که پس از مرگش از این خانه به آن خانه می کشیدم صد جلدی به زبان روسی وجود داشت که هیچ مورد استفاده نبود . نه من روسی میدانستم نه کسی دیگر از دوستان و خویشان . به آقای پرویز پیشنهاد مبادله کردم که پذیرفت .
کتاب های روسی را برای او بردم و در مقابل آن کتاب های ادبیات فرانسه گرفتم که از آنجمله یک دوره آثار ویکتور هوگو در کلکسیون معروف « نلسون » بود که هنوز دارم .
اما طولی نکشید که این کتابفروشی بسته شد . دیگر این آقای پرویز را ندیدم مگر بعد از سوم شهریور که سر و کله کمونیست ها پیدا شد و‌زندانیان آزاد شدند .در میان گروه نویسندگان چشمم به کسی افتاد که بسیار به آن آقای پرویز شباهت داشت . از او پرسیدم شما برادری داشتید یا دارید که در خیابان رفاهی کتابفروشی داشت ؟
گفت : خود من بودم .
این آقا همان پیشه وری معروف بود که در تهران روزنامه آژیر را انتشار میداد و باقی اطلاعات راجع به او را نسل گذشته خوب میداند ....
« از یاد داشت های دکتر پرویز ناتل خانلری»

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر