به یکی گفتند : آقا ! شما مگر عقل نداری؟
گفت : نه خیر ! نه خیر ! من زن دارم
گفت : نه خیر ! نه خیر ! من زن دارم
رفیقم میگوید : آقا ! خبر داری در ایران ازدواج هم اجباری میشود ؟
میگویم : نه ! مگر چنین چیزی هم ممکن است ؟
میگوید : قرار است قانونی وضع کنند آدمهایی که تا سن ۲۸ سالگی ازدواج نکرده اند یا بروند زندان یا بروند زن بگیرند
می پرسم : یعنی توی خیابان جلوی آدمها را میگیرند می پرسند زن داری یا نه ؟ تازه از کجا می فهمند یارو راست میگوید ؟
میگوید : تخم هایش را نگاه میکنند . اگر دوتا تخم داشت معلوم میشود مجرد است . آنوقت یا باید برود زندان یا اینکه فی الفور زن بگیرد . اگر تخم نداشت یا اینکه یکدانه تخم داشت معلوم میشود عیالوار است و تخم هایش را هم قبلا عیال مربوطه اش کشیده چچ
یاد شعر سنایی افتادم
روبهی میدوید از غم جان
روبه دیگرش بدید چنان
گفت : خیر است! بازگوی خبر
گفت: « خر گیر » میکند سلطان
گفت : تو خر نه ای، چه می ترسی؟
گفت : آری! ولیک آدمیان
خر و روباه شان بود یکسان
زان همی ترسم ای برادر من
که چو خر بر نهندمان پالان
خر و روباه می بنشناسند
اینت کون خران و بی خبران
میگویم : نه ! مگر چنین چیزی هم ممکن است ؟
میگوید : قرار است قانونی وضع کنند آدمهایی که تا سن ۲۸ سالگی ازدواج نکرده اند یا بروند زندان یا بروند زن بگیرند
می پرسم : یعنی توی خیابان جلوی آدمها را میگیرند می پرسند زن داری یا نه ؟ تازه از کجا می فهمند یارو راست میگوید ؟
میگوید : تخم هایش را نگاه میکنند . اگر دوتا تخم داشت معلوم میشود مجرد است . آنوقت یا باید برود زندان یا اینکه فی الفور زن بگیرد . اگر تخم نداشت یا اینکه یکدانه تخم داشت معلوم میشود عیالوار است و تخم هایش را هم قبلا عیال مربوطه اش کشیده چچ
یاد شعر سنایی افتادم
روبهی میدوید از غم جان
روبه دیگرش بدید چنان
گفت : خیر است! بازگوی خبر
گفت: « خر گیر » میکند سلطان
گفت : تو خر نه ای، چه می ترسی؟
گفت : آری! ولیک آدمیان
خر و روباه شان بود یکسان
زان همی ترسم ای برادر من
که چو خر بر نهندمان پالان
خر و روباه می بنشناسند
اینت کون خران و بی خبران
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر