دنبال کننده ها

۲۶ فروردین ۱۳۹۹

می دزدم میزنم به چاک


این رفیق مان آقای آنتون چخوف میگفت :
از یک مرد دهاتی پرسیدم اگر شاه بشوی چه کار میکنی؟
گفت : صد روبل میدزدم میزنم به چاک !
حالا حکایت روزگار ماست.
آقای چارلز کاروین مامور آتش نشانی شیکاگو رفته بود بانک دویست دلار پول از حسابش بردارد .مانده بود معطل که خدایا ، بارالها! اگر این چک هزار و دویست دلاری آقای عمو سام هر چه زودتر دستش نرسد تا سر برج چه خاکی باید به سرش بریزد
دویست دلارش را گرفت و نگاهی به رسید بانکی اش انداخت و دید خدای من ! هشت میلیون و دویست هزار دلار پول نقد توی حسابش دارد.
طفلکی نگاهی به آسمان انداخت و بجای اینکه شکر آقای باریتعالی را بجا بیاورد و بگوید خدایا خداوندا! به رحمت واسعه ات شکر فریاد کشید : oh....shit
و همین جا بود که کارمندان بانک به اطلاعش رساندند که :
سر سلطان را نشاید گفت هرگز با عسس
لقمه مردان نمی شاید به طفلی باز داد
همچنین به عرض مبارک شان رساندند اگر حضرت باریتعالی را چنین کرمی باشد بانکداران ینگه دنیایی را نیست . او در حساب بانکی اش فقط سیزده دلار و شصت و پنج سنت دارد. یعنی اگر چه در خانه قاضی گردو بسیار است اما حساب و کتابی هم در کار است .
خوب شد طفلکی سکته نکرد. من اگر بودم همانجا سکته ناقص میکردم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر