برای پسرک شان یک ماهی قرمز خریده اند
ماهی را در تنگ آب گذاشته اند آورده اند خانه
پسرک با شگفتی و لذت ماهی کوچولوی قرمز را که در تنگ آب اینسو آنسو میرود و دم تکان میدهد تماشا میکند و غرق لذت کودکانه می شود
شب موقع خواب ، دور از چشم پدر مادر ، میرود ماهی قرمز کوچولو را از تنگ آب برمیدارد و میآورد توی رختخوابش تا کنار او بخوابد
مابقی داستان نیازی به گفتن ندارد
( همین حالا موقع رانندگی این داستان را از رادیو شنیدم)
ماهی را در تنگ آب گذاشته اند آورده اند خانه
پسرک با شگفتی و لذت ماهی کوچولوی قرمز را که در تنگ آب اینسو آنسو میرود و دم تکان میدهد تماشا میکند و غرق لذت کودکانه می شود
شب موقع خواب ، دور از چشم پدر مادر ، میرود ماهی قرمز کوچولو را از تنگ آب برمیدارد و میآورد توی رختخوابش تا کنار او بخوابد
مابقی داستان نیازی به گفتن ندارد
( همین حالا موقع رانندگی این داستان را از رادیو شنیدم)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر