دنبال کننده ها

۲۸ اسفند ۱۳۹۷

فروشگاه زهر


دوستی که از تبریز آمده بود میگفت : روی تابلوی مغازه ای دیدم نوشته اند : فروشگاه زهر
اتفاقا ، برای دفع آفات نباتی ، باغچه منزل مان احتیاج به سمپاشی داشت . رفتم توی مغازه ومقداری سم خواستم .
فروشنده نگاهی به سراپایم انداخت و گفت : غریبه ای ؟
گفتم : نه ! چطور مگه ؟
گفت : مگر نمی بینی اینجا فروشگاه لوازم خانگی است ؟
پرسیدم : پس چرا بالای مغازه ات نوشته ای فروشگاه زهر ؟
خندید و گفت : فروشگاه زهر نیست . فروشکاه زهره است ! یکسال است که « ه» آن افتاده وقت نمی کنیم بچسبانیم ...
از این تابلوها که یکی دو حرف یا یکی دو کلمه آن افتاده باشد فراوان است. حتما شما هم دیده اید
در یکی از کوچه پسکوچه های میدان خراسان ، دیدم روی تابلویی درشت نوشته اند : گربه صادقی
هر چه دور و بر را نگاه کردم اثری از گربه ندیدم . جلوتر که رفتم دیدم تابلو در اصل گرمابه صادقی بوده است که « ما» ی آن افتاده.
باید به موش های آن کوچه خبر بدهیم تا خیال شان راحت باشد .
جالب تر از اینها شعار هایی است که روی دیوار بزرگراهی روبروی میدان تره بار هاشمی نوشته اند .
این شعار ها سالها پیش با دو رنگ سرخ و سیاه نوشته شده است. به مرور زمان رنگهای سرخ پاک شده و فقط رنگهای سیاه مانده است. همه اش یادم نمانده . یکی اش این است :
پیروزی ، زاییده خون شهداست . خون شهدا با رنگ سرخ نوشته شده بود که پاک شده رفته .حالا مانده پیروزی زاییده است !
« عمران صلاحی »

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر