دنبال کننده ها
۳ بهمن ۱۳۹۹
اصولگرا و اصلاح طلب
می گوید : آقای گیله مرد ! میشود یک سئوالی از شما بپرسیم ؟
میگوییم : بفرمایید
میگوید : حضرتعالی که ماشاءالله هزار ماشاءالله در علم کیمیا و سیمیا سر رشته دارید و به اعتراف خودتان با از ما بهتران و دالانداران و « ایران دزدان» و ایضا با «ایراندوستان » پالوده میل فرموده اید میشود بما بفرمایید فرق بین اصلاح طلبان و اصولگرایان چیست ؟
میگوییم : پدر آمرزیده ! ما را ترساندی . خیال کردیم میخواهی از ما سئوالات شرعی بپرسی و ما هم مثل خر توی گل بمانیم آنوقت جنابعالی به ریش ما بخندی
میگوید : طفره نرو آقای گیله مرد! به سئوالم پاسخ بده
میگوییم : والله تا آنجا که ما دیده ایم اصلاح طلب ها همان آدمکشانی هستند که فعلا گلوله شان تمام شده است
۲۹ دی ۱۳۹۹
واستان از دست دیوانه سلاح
نهاد های نظامی و امنیتی ایالات متحده نگرانی خود را از بروز حملات مسلحانه در آیین سوگند ریاست جمهوری امریکا ابراز کرده اند.
بیش از بیست و پنج هزار تن از نیروهای گارد ملی امریکا راهی واشنگتن شده اند تا از تکرار رویدادهایی مانند یورش روز هفدهم دیماه به کنگره جلوگیری کنند
نهاد های امنیتی دولت فدرال بسرعت در حال بررسی پیشینه هزاران تن از نیروهای گارد ملی هستند و نگرانند مبادا افرادی از میان همین نیروها دست به اقدامات مسلحانه بزنند.
در این اوضاع و احوال کد اتمی ایالات متحده هنوز در دست آقای ترامپ است و می تواند با فشردن دکمه ای جهان و هر چه در او هست را به باد فنا دهد .
مولانا شعری دارد که گویی مصداق روزگار اکنونی ماست.
واستان از دست دیوانه سلاح
تا ز تو راضی شود عقل و صلاح
چون سلاحش هست و عقلش نه، ببند-
دست او را ، ورنه آرد صد گزند
جان تان جور است ؟
ممد آقا آمده بود دیدنم . از سفر افغانستان بر میگشت.
تا چشمش به من افتاد با مهربانی گفت :
صاحب! جان تان جور است؟
میگویم : خوبم ممد آقا جان . خوبم . همینکه هنوز کارمان به شفاخانه نکشیده است خوشحالیم .
میگوید : بود و باش تان چطور است ؟ حالی میرفتیم تاهو . به خودمان گفتیم هله! ناجوانی است اگر پس از چاشته به دیدن شما نیاییم.خانه تان آبادان ، آدم « زنده جان » اگر رخصتی یافت چه بهتر که به حیث رفاقت به دیدن این و آن برود .آدمها که عسکر و ضابط طالبانی نیستند که آدمیزاد با دیدن شان سر چرخی بگیرد !
می پرسم : ممد آقا جان !از افغانستان چه خبرآورده ای؟
میگوید: ببین صاحب !هر گچالوی خرد و کلانی حالا برای خودش قوماندان شهر و ناحیه ای است و به لت و کوب خلایق سرگرم .هر کیسه بری هم به گریان کردن خلق خدا مشغول است. و هر چوکی دار مکتبی هم به چالان کردن آتش جنگ و آدمکشی .
قصه کردن حال و روز افغانستان موجب دق آوردن آدمی میشود . فقط این را بگویم که :
هرجا که سری بود فرو رفت به خاک
هر جا که خری بود بر آورد سری.
*********************************************************************************************
جان تان جور است؟= حال تان خوب است؟
بود و باش= زندگی- روزگار
هله= بر خیز - زود باش
نا جوانی= بی معرفتی
چاشته= ناهار
سر چرخی= سرگیجه
گچالو=سیب زمینی
قوماندان= فرمانده
لت و کوب= سرکوب
کیسه بر= جیب بر
چوکی دار مکتب= بابای مدرسه- فراش
چالان کردن = روشن کردن
شاه رفت
به رفیقم در ایران زنگ میزنم و میگویم: چه میکنی؟
میگوید: بمناسبت چهل و دومین سالروز فرار شاه خائن خدا بیامرز ! - که الهی نور به قبرش ببارد - رفته بودم مشت محکمی توی دهان امریکا و اسراییل و صهیونیسم و
استکبار جهانی بزنم
می پرسم : زدی؟
میگوید : چنان زدم که صدایش توی واشنگتن و تل آویو پیچید . نشنیدی؟
میگویم : نه! نشنیدم! من سانفرانسیسکو هستم . پیر شده ام گوش هایم هم کمی سنگین شده است!
۲۵ دی ۱۳۹۹
پیاده روی
با عیال رفتیم پیاده روی . دور و بر خانه مان . هرچه چشم گرداندم از آهوان و بوقلمون های وحشی خبری نبود . بگمانم رفته بودند خواب قیلوله !
یکساعتی راه رفتیم . درختان دارند جوانه میزنند . همین روزهاست که بهار از راه برسد . از کنار یک معدن طلا گذشتیم . سهمی از طلا گیرمان نیامد . پیش از ما جویندگان طلا ته مانده های معدن را به یغما برده بودند . حالا کنار معدن طلا موزه ای و فروشگاهی است . خلایق میآمدند به تماشا . عالیجناب کرونا آمده است دکان شان را تعطیل کرده است .
جای تان خالی بود البته.
تمدن و مرارت هایش
فروید میفرماید :
The first human who hurled an insult instead of a stone was the founder of civilization.
کتاب تمدن و مرارتهایش
civilization and its discontents
-
آن قدیم ندیم ها ؛ در دوره آن خدا بیامرز _ یعنی زمانی که همین آ سید علی گدای روضه خوان دو زار میگرفت و بالای منبر سر امام حسین را می برید و...
-
دوازده سال از خاموشی دوست شاعرم - ابوالحسن ملک - گذشته است . با ياد اين طنز پرداز ميهن مان ؛ يکی از سروده هايش را برای تان نقل می کنم . : تص...
-
لوطی پای نقاره می پرسد : آقای گیله مرد ! میشود بفرمایید شما چیکاره هستید ؟ میگوییم: سرنا چی کم بود یکی هم از غوغه آمد ؟برای چه میخواهی ...