دنبال کننده ها

۱۵ بهمن ۱۳۸۸

۲۰۱۰

آگهی مجلس ترحیم جمهوری اسلامی - ۲۲ بهمن ۱۳۸۸

با نهایت شادی و سرور درگذشت به هنگام مرحوم جهنم مکان دوزخ آشیان«جمهوری اسلامی» فرزند ۳۱ ساله امام راحل را که در عنفوان جوانی و با پیکری نیمه جان ریق رحمت را سرکشید به آگاهی عموم هم میهنان می رساند. مجلس ترحیم نامبرده به صرف کیک ، ساندیس و ۸۰ هزار تومان چک درگردش!( لطفا تقاضای وجه نقد نفرمایید!) روز پنجشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۸۸ در میدان آزادی تهران برگزار می شود. حضور شما باعث تسلی خاطر بازماندگان آن مرحوم خواهد بود. خانواده های عزادار و داغدیده: خامنه ای- رفسنجانی- جنتی ( دایناسور ولایت) - احمد خاتمی ( خوک ولایت) -سرلشگر فیروز آبادی ( گوریل ولایت) -الاحقر علی اکبر ولایتی(وافور ولایت) - برادران لاریجانی (سه کله پوک ولایت)- احمدی نٰژاد(ننگ ولایت)- حداد عادل ( دستمال ابریشمی ولایت) -صادق محصولی(راکفلر ولایت)-رحیم مشایی (مستر بین ولایت) و کلیه پاچه خواران و ساختارنشکن های ولی فقیه سابق !
کلیه هزینه های مربوط به مراسم شب هفتم و چله به دلار آمریکا تبدیل شده و دودستی به حماس و حزب الله تقدیم خواهد شد تا هر شب جمعه فاتحه ای برای این عزیز ازدست رفته ادا نمایند.

نقل از وبلاگ ذره بین

۱۰ بهمن ۱۳۸۸

چگونه میتوان با خیار جالیز مردم دوست گرفت ..!!!

* آقای موریس ؛ که نه در زمین بختی و نه در آسمان تختی داشت و از حصیر بودن و ممد نصیر بودن جانش به لبش رسیده بود و دیگر نمی خواست بنده به به گوی حضرت باریتعالی باشد ؛ تصمیم گرفت با خیار جالیز مردم برای آقا زاده اش دوست بگیرد و حلوایی برایش بپزد که تا قیام قیامت دعا گوی ابوی باشد . این بود که یک روز به آقا زاده اش گفت :
- میدونی یعقوب ؟ میخوام برات زن بگیرم !!
پسرش در آمد که : زن ؟؟ برای من ؟؟ زنم را خودم انتخاب میکنم نه جنابعالی !!

پدر گفت : ولی میدونی چیه ؟ زنی رو که من برات انتخاب کردم دختر آقای بیل گیتس میلیاردر معروفه !!
یعقوب سری به علامت تعجب تکان داد و گفت : اوه ....در این صورت موافقم .

روز بعدش ؛ آقای موریس کفش و کلاه کرد و رفت به زیارت آقای بیل گیتس .
آقای بیل گیتس پرسید : چه خدمتی میتونم براتون انجام بدم ؟؟
آقای موریس سینه ای صاف کرد و گفت : برای دختر تون یه شوهر خیلی خوب گیر آوردم !!
آقای بیل گیتس در آمد که : شوهر ؟؟ برای دختر من ؟؟ دختر من هنوز خیلی جوونه ؛ شوهرو میخواد چیکار ؟؟
آقای موریس با اطمینان خاطر گفت : میدونی چیه ؟ این آقا دومادی رو که من پیدا کردم معاون بانک جهانیه !!
آقای بیل گیتس لبخندی زد و گفت : اوه .... در اینصورت موافقم ..!!

آقای موریس دو سه روز بعدش دو باره شال و کلاه کرد و عطر و پودری به خودش مالید و رفت دیدن رییس کل بانک جهانی .
آقای رییس کل بانک جهانی به آقای موریس گفت : خدمتی از من ساخته است ؟؟
آقای موریس گفت : راستش ؛ اومدم خدمت تون تا بهتون بگم یه معاون خیلی حسابی براتون پیدا کرده ام ! یه تکه جواهره والله !!
آقای رییس بانک جهانی لبخندی زد و توی دلش گفت : آقا رو باش !! بعدش رو کرد به آقای موریس و گفت : معاون ؟؟ من ده تا معاون دارم ؛ معاون جدیدو میخوام چیکار ؟؟
آقای موریس گفت : آخه میدونین ؟ این معاون جدید ؛ دوماد آقای بیل گیتس میلیاردر معروفه !!
رییس بانک جهانی توی صندلی اش جا بجا شد و گفت : اوه...در اینصورت موافقم !!

نتیجه اخلاقی : بعضی ها میدونن چطوری با خیار جالیز مردم دوست بگیرند ....

۳ بهمن ۱۳۸۸

رشوه بدهید تا رستگار شوید ......!!

رشوه بدهید تا رستگار شوید ...!!


داشتم مجله تایم را ورق میزدم .آمار و ارقامی دیدم که کله ام سوت کشید . به این ارقام نگاه کنید :

** سازمان ملل میگوید : مردم افغانستان در سال 2009 مبلغی معادل دو و نیم میلیارد دلار به سیاستمداران ؛ قاضی ها ؛ و پلیس آن کشور رشوه داده اند . دو و نیم میلیارد دلار !!
کاشکی سازمان ملل آماری هم منتشر میکرد که ببینیم مردم فلکزده ایران در این یکسال چند میلیارد دلار به حاکمان شرع ؛ آقا زاده ها ؛ سرداران اسلام ؛ آژان دلهره ها ؛ و آیات عظام رشوه داده اند .

________

** چهل و هفت در صد از مسلمانان امریکایی میگویند که آنها اول مسلمان هستند بعد امریکایی . بیست و دو در صد هم میگویند آنها نخست امریکایی اند بعد مسلمان .

- راستی ؛ چند درصد مردم ایران ؛ نخست ایرانی اند بعد مسلمان ؟؟

-----------

یک مرکز مطالعاتی وابسته به شرکت بیمه kaiser اعلام کرده است که در امریکا ؛ کودکان و نوجوانان این کشور روزانه هفت ساعت و نیم یا به تماشای تلویزیون و شنیدن موسیقی مشغول اند و یا اینکه با کامپیوتر ؛ تلفن همراه ؛ و بازی های کامپیوتری خود را سرگرم میکنند .

حالا این آقا زادگان امریکایی کی درس می خوانند حضرت باریتعالی میداند .

----------

جمهوری خلق چین در سال 2009 معادل یک تریلیون و دویست میلیارد دلار از تولیدات خود را به سرتاسر جهان صادر کرده است .( این را میگویند کشور کمونیستی سرمایه داری !!)

خدا بسر شاهد است از این یک تریلیون و دویست میلیارد دلار صادرات چینی ؛ حتی یکی شان هم به لعنت سگ نمی ارزد . حالا چرا مردم دنیا این بنجل های بند تنبانی را میخرند خداوند عالم میداند .

---------

آقای warren Beatty هنر پیشه خوش بر و روی امریکایی در طول زندگی خود با دوازده هزار و هفتصد و هفتاد و پنج علیا مخدره زیبا رو به رختخواب رفته است .( مگر این آقای محترم کار دیگری غیر از این کارهای بی ناموسی نداشته ؟؟)
مجله تایم میگوید این آمار را از کتابی گرفته است که بتازگی در باره زندگی آقای وارن بتی منتشر شده است .

- خدا یک جو شانس بدهد ! این آقای وارن بتی همه این بی ناموسی ها را زمانی کرده است که هنوز آن اکسیر معجزه آسا - یعنی وایاگرا -کشف نشده بود ! لابد ایشان آن پند شیخ یک لاقبای سخندان شیرازی را آویزه گوش داشته اند که :
مردیت بیازمای وانگه زن کن !

----------

در اسراییل یک مرد مردستان بنام آقای Goel Ratzon توسط پلیس دستگیر و راهی هلفدونی شده است .
جرم آقا ؟؟
جرم آقای Ratzon این است که هفده همسر و 89 فرزند دارد !
ایشان به خبرنگاران گفته است : من یک مرد کامل هستم ! من همه آن صفاتی را دارا هستم که خانم ها طالب آن اند !
معجزه وایاگرا را می بینید ؟؟

--------
در فرانسه قرار است قانونی وضع شود تا زینب کماندو های مسلمان نتوانند با لباس هایی که از نوک سر تا انگشتان پای شان را پوشانده است در انظار عمومی ظاهر بشوند .
یکی از این رقیه خاتون های مقیم فرانسه که بقدرتی خدا قیافه اش عینهو کدوی جعفر آباد را میماند گفته است که : مثل این است که بما بگویند لخت مادر زاد به خیابان بیایید !

یکی نیست به این بی بی زبیده بگوید : همشیره ! تو اگر لخت مادر زاد بیرون بیایی نه تنها کسی محل سگ بهت نمیگذارد بلکه ممکن است خلایق زهره ترک هم بشوند .

_______

برای خواندن اصل خبر ها به آخرین شماره مجله تایم مراجعه بفرمایید .TIME-VOL 175-NO 4

۲ بهمن ۱۳۸۸

بعضی ها اینجوری معامله میکنند ....


Morris (the father) says to his son:

"I want you to marry a girl of my choice".

The son says: "I will choose my own bride".

Morris says: "But the girl is Bill Gates' daughter".

The son answers: "Well, in that case, yes ok".

Morris then approaches Bill Gates and says:

"I have a husband for your daughter".

Bill Gates answers: "But my daughter is too young to get married"!

Morris says: "But this young man is a vice-president of the World Bank".

Bill Gates answers: "Ah, in that case, yes ok".

Finally Morris goes to see the president of the World Bank.

Morris says: "I have a young man to be recommended as a vice-president".

The president answers: "But I already have more vice-presidents than I
need".

Morris says: "But this young man is Bill Gates' son-in-law".

The President answers: "Ah, in that case, yes ok".



۱ بهمن ۱۳۸۸

افشای وصیت‌نامه اشتراكی اساتید!

»گافنیوز«

اتحادیه اساتید دانشگاه های ایران خبر از تهیه و تنظیم پیش‌نویس وصیت‌نامه مشترك میان تمامی اساتید عضو این اتحادیه داد.

سخنگوی اتحادیه اساتید دانشگاه های ایران به خبرنگار ما اعلام كرد در پی تصاحب استاد شهید علی‌محمدی پس از درگذشت وی توسط مخالفان آن مرحوم، این اتحادیه پیش نویس وصیت‌نامه مشتركی را آماده كرده است.

دكتر مسعود علی‌محمدی یكی از اساتید برجسته فیزیك دانشگاهی ایران و حامی میرحسین موسوی بود كه پس از به شهادت رسیدن توسط بمب، از سوی دولت و رسانه‌های حكومتی به عنوان یكی از حامیان دولت به سرقت رفت.

به گفته سخنگوی این اتحادیه پس از این اقدام كه با خشونت نیز همراه بود و از شدت تابلو بودن منجر به آن شد كه برای نخستین بار در طول تاریخ بشریت انجمن اسلامی و بسیج دانشجویی یك دانشكده بر علیه مرده‌دزدی و اهانت به شركت‌كنندگان در مراسم بیانیه مشترك صادر كنند؛ آن دسته از اساتید دانشگاه‌های ایران كه به طرفداری از دولت و شخص احمدی‌نژاد به هیچ وجه افتخار نمی‌كنند، مصمم شدند تا با تنظیم وصیت‌نامه‌های مشترك از دزدیده شدن و مصادره شدن خودشان پس از مرگ جلوگیری كنند.

بنابراین گزارش، وصیت‌نامه های مذكور تك برگی بوده و فقط چند جای خالی برای تعیین مشخصات دارند كه پیش نویس آنها به شرح زیر است و پس از تایید توسط هیات امنای اتحادیه اساتید مذكور (اگر تا آن موقع شربت شهادت را در حلقومشان خالی نكنند) به طور رسمی منتشر خواهدشد و در دسترس عموم قرار خواهند گرفت:

به نام خدا

وصیت‌نامه

بدین‌وسیله اینجانب ............... استاد رشته فیزیك/شیمی/زیست شناسی/.../........... در دانشكده علوم/ فنی/ اقتصاد/.../............. كه در تاریخ ............ با انفجار بمب/شلیك گلوله/ سقوط داربست/ خفت شدن طناب دار/ شیرجه در اسید سولفوریك/.../................. شربت شیرین شهادت را نوشیدم اعلام می دارم كه:

1- اینجانب به هیچ وجه دانشمند هسته‌ای نبوده و نیستم.
2- بنده به تمام مقدسات قسم می‌خورم كه طرفدار آقای احمدی‌نژاد نبودم.
3- اینجانب خبرگزاری‌های دولتی و بخصوص كفاربوس (كیهان.فارس.ایرنا.رجانیوز.بیست و سی) را به تمام مقدسات قسم می‌دهم كه از بنده "دانشمند متعهد" نسازند چون اگر آنها بگویند ماست سفید است، برخی از مردم مطمئن می شوند ماست سیاه است.
4- من هیچ نسبتی با آقای جواد لاریجانی، آقای حداد عادل، آقای دانشجو و امثال اینها ندارم و خواهش می‌كنم برای شركت در تشییع جناره من به خودشان و سایرین زحمت ندهند.
5- این حقیر به تمام برادران نظامی و انتظامی اعم از لباس شخصی و لباس رسمی چه شوكر و گاز فلفل داشته باشند و چه نداشته باشند، التماس می‌كنم از شركت در تشییع جنازه اینجانب خودداری نموده و كار گریه انداختن مشایعت كنندگان را به مداحان و روضه‌خوانان بسپارند.

امیدوارم با درنظر گرفتن موارد فوق از لرزیدن پیكر اینجانب در تابوت و گور جلوگیری به عمل آید، البته اگر چیزی از پیكر اینجانب باقی مانده باشد.


امضا و اثر بیست انگشت دست و پای صاحب وصیت‌نامه
امضای شاهد اول امضای شاهد دوم

۲۵ دی ۱۳۸۸

نماز صبح یک رکعت ! بدون وضو ..!!

یکی از این بندگان ببوی حضرت باریتعالی ؛ آمده بود در یکی از این شهرهای کویری مسجدی ساخته بود به این خیال که لابد امت اسلام برای خواندن نماز به آنجا خواهند رفت و فاتحه ای هم نثار جد و آبای ایشان خواهند کرد . اما یک ماه گذشت و دو ماه گذشت و سه ماه گذشت و هیچ تنابنده ای پایش را توی مسجد آقا نگذاشت .

این بنده خدا ؛ ناچار شد به سبک و سیاق کاسبکاران ینگه دنیایی - که معمولا وقتی میخواهند بنجل های بند تنبانی شان را آب بکنند یک کلک آبدوغ خیاری سوار میکنند و میگویند " یکی بخرید دو تا ببرید " تابلویی به این مضمون بنویسد و روی دیوار مسجدش نصب بکند که :
نماز صبح یک رکعت ! بدون وضو !!
حالا حکایت رهبر معظم انقلاب است

این آقای رهبر معظم ( یا بقول بچه ها رهبر معذب ) که انگاری خداوند عالم روی شان را با آب مرده شوی خانه شسته است ؛ وقتی دو زاری شان افتاد که کم مانده است خلایق زرت ایشان را قمصور بفرمایند ؛ یابو ورشان داشت و با کبر و ناز و حاجب و دربان و ننه قمر ها و دده سیاه ها و بادنجان دور قاب چین ها و چاقو کشان شان ؛ یک پا چارق و یک پا گیوه پریدند وسط میدان و پس از شمر خوانی کردن های صد تا یک غاز متداوله ؛ یک عالمه برای ملت مان شاخ و شانه کشیدند که هر کس مقابل شان سینه سپر بکند و حرفی از آزادی و عدالت و نمیدانم حقوق بشر بزند ؛ جوابش را با داغ و درفش و کهریزک و اوین و تبعید و دار خواهند داد . بعد وقتی فهمیدند خلایق هم شام کوفه و هم صبح کربلا را دیده اند و برای توپ و تشر های ایشان تره هم خرد نمی کنند ؛ مثل سگ پا سوخته یک بساط معرکه گیری فقیهانه راه انداختند و هی تیر انداختند و کمان پنهان کردند و دست آخر پای امریکا و انگلستان و اسراییل و روس و پروس را بمیان کشیدند بلکه ملت بخاطر در بلا بودن از بیم بلا دو باره با پای خودشان به سلاخ خانه بروند و از باران به ناودان بگریزند و کاه بدهند و کلاه بدهند و یک غاز و نیم هم بالا بدهند !

حالا هم که به میمنت و مبارکی ؛ هم ریسمان پاره شده ؛ هم دوک شکسته ؛ هم خیک دریده ؛ و هم خر افتاده ؛ آقای رهبر معظم چون می بینند آب شان به کرت آخر است و حکومت شان دارد چانه آخری را می اندازد ؛ آمده اند هم با گرگ دنبه می خورند و هم با چوپان گریه میکنند و آخرین تیر ترکش شان را هم پرتاب کرده اند و لابد می خواهند با کون گنجشک تخم غاز بکنند ؛ غافل از آنکه آن قبری که رویش گریه میکنند مرده تویش نیست ....

یکی نیست به این آقای رهبر معظم بگوید : آخر ای بنده خدا ! نه آب توی شیر کن ؛ نه نماز شبگیر کن .
بقول شیرازی ها : عامو ! نشاشیدی شب دراز است !
یا بقول مولانا :
ای سگ گرگین زشت از حرص و جوش
پوستین شیر را بر خود مپوش ....

۲۲ دی ۱۳۸۸

یارب دعای خسته دلان مستجاب کن ...!!

یک بنده خدایی رفته بود به یک روستا . دید آقا معلم روستا بچه های مدرسه را ریسه کرده است و میبردشان به صحرا .
پرسید : کجا تشریف می برید ؟؟
گفت : میرویم صحرا تا دعای باران بخوانیم .
پرسید : توی این هوای داغ این بچه های بیچاره را چرا می برید ؟ بهتر نبود پدر مادر های شان را می بردید ؟؟
آقا معلم گفت : چون بچه ها هنوز گناهی نکرده اند دعای شان در بارگاه حضرت باریتعالی مستجاب تر است !
مرد سری جنبانید و گفت : اگر دعای کودکان مستجاب شدی ؛ هیچ معلمی روی کره زمین زنده نماندی !!

حالا حکایت ماست :
ماه پیش ؛ رفته بودیم شب شعر . نشستیم و چای دیشلمه ای نوشیدیم و زولبیا بامیه ای لمباندیم و به شعر های شاعران گوش دادیم و کلی مستفیض شدیم .

در این شب شعر ؛ دوست شاعرم مسعود سپند در آمد که : آقای دکتر محمد عاصمی مدیر مجله کاوه به سرطان مبتلا شده و در بیمارستان است . خلایق سری به تاسف جنباندند و برای سلامتی آن ببوی مازندرانی دعا کردند !

فردایش ؛ صبح که از خواب پا شدیم ؛ اولین خبری که به گوش مان رسید این بود که : دکتر محمد عاصمی در گذشت .
ما را می بینی ؟ به خودمان گفتیم : حالا که دعای مان به این سرعت - آنهم اینطوری - مستجاب میشود ؛ بهتر نیست یه خورده دعا به جان رهبر معظم انقلاب ( یا بقول بچه ها رهبر معذب انقلاب ) بفرماییم بلکه حضرت باریتعالی با الطاف بیکران خودش سایه منحوس ایشان و سایر عمله جور را از سر ملت مان کم بفرماید ؟؟

بنا بر این همه با هم دست به دعا برمیداریم و میگوییم : پروردگارا ! از عمر ما بر دار و به عمر رهبر معظم انقلاب بیفزا !!
آمین یا رب العالمین !!