راستی، چگونه میتوان بدون حافظ و سعدی و فردوسی و رودکی و خیام و آنتون چخوف و شکسپیر و تولستوی زندگی کرد و مدعی بود که زنده ام ؟
غیر از هنر که تاج سر آفرینش است
دوران هیچ منزلتی جاودانه نیست
کاشکی دنیا را شاعران می چرخاندند
کاشکی دنیا را «زنان شاعر »می چرخاندند نه مردان
چگونه می توان این شعر مولانا را شنید و به رامش و آرامش نرسید ؟
بزن آن پرده نوشین که من از تار تو مستم
بده ای حاتم مستان قدح باده به دستم
هله! ای سرور مستان به غضب روی مگردان
که من از عربده ناگه قدحی چند شکستم
کاشکی شاعران حاکمان جهان بودند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر