دنبال کننده ها

۲۸ اسفند ۱۴۰۱

نوروز

…اهرمن ، برکت را از آب و گیاه گرفته بود . و باد را از وزیدن باز داشته بود .و درختان خشک شدند .و دنیا نزدیک به نابودی بود .
پس جمشید به قصد منزل اهرمن و پیروان او‌رفت و دیرگاهی آنجا بماند .و چون برگشت ، جهان به حالت فراوانی و باروری و مردم به اعتدال رسیدند .
در آن روز که جم برگشت مانند آفتاب طالع شد و نور از او می تابید و مردم از طلوع دو آفتاب در یک روز در شگفت شدند و آن روز را « نوروز» خواندند و جشن گرفتند.
و چون درختان خشک سبز شدند مردم به یمن این نعمت در هر ظرفی و طشتی جو کاشتند.
و سپس این رسم میان ایرانیان پایدار ماند.
از کتاب « آثار الباقیه »
ابوریحان بیرونی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر