دنبال کننده ها

۱۲ دی ۱۴۰۱

در محبس آقای محرمعلی خان


آقای محرمعلی خان دوباره ما را به محبس انداخته است . آنهم برای ۲۹ روز.
هرچه به اینور آنور نگاه می کنیم می بینیم نه به کسی دشنامی داده ایم ، نه کسی را تهدید به قتل کرده ایم ، نه به حجج اسلام و آیات عظام گفته ایم بالای چشم تان ابروست، نه اینکه دست از پا خطا کرده ایم و به اسب حضرت محمد صلی الله علیه و آله اجمعین گفته ایم یابو.( همان عفیر مرحوم مغفور که با رسول الله به معراج رفته بود)
حالا خدا خودش به سعدی علیه الرحمه رحم بفرماید که فرموده است :
خر عیسی گرش به مکه برند
چون بیاید هنوز خر باشد !
پرس و جو کردیم که : ای آقای زبرجد ! نکند از افغانستان چند تا ملای طالبانی آورده ای آنجا نشانده ای که کار محرمعلی خان مرحوم را انجام میدهند ؟آخر پدر آمرزیده ! ما چه کرده ایم که ما را به بند و زنجیر و محبس و شلاق گرفتار کرده ای؟ خجالت نمیکشی؟
جواب آمد که : ای آقای فلان بن فلان ! آن یادداشت حضرتعالی در باره شب یلدا با استاندارد های ما جور نمی آید لاجرم بمدت ۲۹ روز به محبس خواهید رفت و حق هیچگونه پیام گیری و پیام رسانی و سلام علیک با رفیقان را نداری!
هر چه بالا و پایین یلدا نامه مان را وارسی میکنیم می بینیم ما حرف بدی که نزده ایم . گفته ایم : بسم الله الرحمن الرحیم ، شب یلدا شبی است که ما از روی آتش می پریم سبزه گره میزنیم دعای ندبه میخوانیم و این عید سعید باستانی را به امام امت تسلیت میگوییم .
این کجایش با استانداردهای جناب آقای زبرجد نمی خواند ؟ عجب گیری افتاده ایم ها ؟
مرده شور این فیس بوق را ببرد با آن محرمعلی خانش . حتی نگذاشته است در این شب عیدی با رفیقان مان چاق سلامتی بکنیم و بوسه ای بدهیم و بوسه ای بستانیم .
چطوراست کرکره ها را پایین بکشیم دکان مان را تعطیل کنیم برویم کشک مان را بسابیم ؟
گور بابای هر چه سانسور چی است

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر