دنبال کننده ها

۱۱ خرداد ۱۴۰۱

بلای وبا و بلای ملایان

در دوران پادشاهی پنجاه ساله ناصر الدین شاه - که حاج سیاح محلاتی از آن بعنوان دوران خوف ‌و وحشت یاد میکند - مردم بیچاره ایران در میان دو سنگ آسیاب گیر کرده بودند و استخوان های شان خرد می‌شد :این دو سنگ آسیاب عبارت بودند از :
۱- حاکمان و دولتیان
۲- ملایان و مجتهدان
و بلایی که این مجتهدان بر سر مردم میآوردند بسیار وحشتناک تر و دلخراش تر از جور و بیداد حاکمان و دولتیان بود .
حاکمان و دولتیان با زندان و شکنجه و تبعید و کشتار ، و ملایان و مجتهدان با دو حربه بسیار کوبنده تکفیر و بابیگری آسمان زندگی این خلق پریشان را بر سرشان خراب میکردند .
ناصرالدین شاه در سال ۱۲۸۷ هجری قمری ، سه سال پیش از سفر فرنگستان سفری به عتبات داشت .
این سفر پنج ماه طول کشید و خود شاه خاطرات این سفر را نوشته است .
در این سفر بسیاری از شاهزادگان، رجال درباری ، حرمخانه شاهی ، افواج سواره و توپخانه او را همراهی میکردند . این سفر پر هزینه زمانی انجام شد که در بیشتر ایالات و ولایات کشور از جمله اصفهان و یزد و خراسان و کاشان و قم و قزوین مردم بیچاره با قحطی روبرو بودند و هر روز صدها نفر بسبب گرسنگی جان خود را از دست میدادند.
شاه در سفرنامه اش می نویسد :
« شب را در کرمانشاه بیتوته کردیم ، جماعت کثیری آمده بودند به تظلم .گویا والی آنجا ظلم را از حد گذرانده است . سر خلق نبودیم ، دادیم همه را چوب مفصلی زدند !»
در کتاب خاطرات اعتماد السلطنه می خوانیم که :
« عده ای از رعایای کرمان آمده بودند خدمت نایب السلطنه که سیل مزارع و باغات ما را خراب کرده و تخفیف مالیاتی خواسته بودند و گریه میکردند .
نایب السلطنه به عرض و لهجه آنها خندیدند .
رعایا گفتند : جد شما آغا محمد خان صاحب این تخت آمد کرمان را ویران کرد و تمام اهالی شهر را کور کرد ما گریه نکردیم ، حالا که عرض حسابی داریم و گریه میکنیم شما به لهجه ما می خندید ؟»
حاج سیاح محلاتی در کتاب خاطرات خود در باره نقش ملایان در تباهی وطن ما می نویسد :
« این سال که صدارت با عین الدوله است و ایران بیچاره دچار گرانی غله می‌باشد هنوز این بلا و بلاهای تعدیات حکام رفع نشده که وبا در ایران ظاهر شد .
در کرمانشاه قرنطینه گذاشته شد و مامورین و اطبا مواظب بودند که کسی مبتلای به این مرض عبور نکند .
یک نفر از علمای معروف اسلام از نجف با جمعیت و طلاب زیادی به عزم مشهد حرکت کرده وارد کرمانشاه شد .مامورین و اطبا خواستند ایشان را در قرنطینه نگاه داشته اطمینان از نبودن مریضی پیدا کنند ، اما طلاب گفتند : قدوم حضرت آقا برکت و رحمت است ، هر جا وارد شود بلا رفع میشود ! نباید قرنطینه شوند .
مامورین گفتند : حضرت آقا و غیر ایشان و مثل ایشان در نجف و کربلا بسیار بودند ، پس چطور وبا و بلا وارد شد ؟
همراهان آقا با چماق جواب داده طبیب و مامورین را به سختی کتک زدند . در ایران هم قانون نیست و بر اعمال و جنایت های اهل عمامه مواخذه و مجازات نیست .
به زور وارد کرمانشاه شدند و وبا هم که همراه خود آورده بودند در کرمانشاه طلوع کرد و همان روز جمعی مبتلا شدند. ‌بیست و سه نفر و تعدادی از همراهان حضرت آقا همان روز اول مردند.
همراهان حضرت آقا متفرقا به بروجرد و اصفهان و همدان و سایر شهر ها رفتند و مردم که آن چماق را دیده بودند حتما جلوگیری نکردند .
وبا هم همراه ایشان به هر جا وارد شدند نشر کرد و بسیاری از مردم بیچاره را کشت.
طرح از : احمد سخاورز
May be a black-and-white image

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر