نامه ای را که میخوانید بیش از صد و پنجاه سال پیش ؛ قبل از ترور ناصر الدین شاه قاجار از طرف جمعی از مردم بجان آمده ایران به آیات عظام و علمای اعلام ! نوشته شده است .
اگر نامه را بدقت بخوانید خواهید دید این اهریمنان دستار بسر همواره بفکر شکم و زیر شکم خود بوده و هرگز قدمی کوچک حتی برای رهایی مردم از رنج و زور و بیعدالتی بر نداشته اند .
نامه این است :
سئوال میکنیم : شما رفتار حکام و وضع رعایا را میدانید یا خیر ؟ آیا از حالت این رعیت آسایش ندیده و رنج کشیده که شما را صدر نشین کرده اند آگاهید ؟
آیا این دسترنج رعایا نیست که شما " آقایان " را بهترین نعمت ها و زن ها و عمارات و لباس ها و اسب ها و باغات و املاک بخشیده و خود ذلت را قبول کرده است ؟
شما " آقایان " چه توجهی به حال این ضعیفان کرده اید ؟ کجا در صدد جلوگیری از این ظلم های بی حساب بر آمده اید ؟
عجبا که هرگاه صدای دفی در خانه فقیری بلند شود رگ امر به معروف حضرات آیات الله به حرکت آمده ؛ لشکر طلاب تا ریختن خون صاحبخانه ایستادگی میکنند اما فریاد مظلومان را که در زیر چوب و فلک از دربار و حکام به آسمان بلند میشود آقایان را کک نمیگزد .گویا این جرم ها و این شکنجه ها که بر مردم میرود در نزد آقایان از عادیات است .
این ملت کرور کرور پول برای تحصیل شما خرج کرد .آیا اگر پیغمبر و امام حاضر بودند به این حال ملت مثل شما تماشا کرده و به کار عیش خود مشغول میشدند ؟
آیا امت ودایع خدا و رسول نیستند ؟ بگویید با این ودایع چه کرده اید ؟
نقل از کتاب : خاطرات حاج سیاح - ص336
طرح از : احمد سخاورز
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر