صدایش میکنیم شازده. از آن شازده هاست که با هر شاه و شازده و خان و کدخدایی مخالف است .
از شازده می پرسم. کجایی هستی؟
میگوید: در بندر پهلوی توی بیمارستان پهلوی واقع در بلوار پهلوی نبش کتابخانه پهلوی روبروی پارک جنگلی پهلوی به دنیا آمدم ، در دبستان و دبیرستان پهلوی درس خواندم، در باشگاه پهلوی فوتبال بازی میکردم ، از دانشگاه پهلوی لیسانس گرفتم ، در بنیاد پهلوی استخدام شدم ، در کلوپ پهلوی واقع در چهار راه پهلوی روبروی پارک شاهنشاهی دامادی ام را جشن گرفتم ، پسرم در زایشگاه پهلوی نزدیک میدان پهلوی به دنیا آمد، در کودکستان پهلوی تاتی تاتی رفتن را آموخت و قرار بود در دبستان و دبیرستان و دانشگاه پهلوی درس بخواند که این انقلاب کوفتی از راه رسید و :
چنان زد بر بساطم پشت پایی
که هر خاشاک ما افتاد جایی
می خندم و میگویم : چه سعادتی! اگر بعد از آن انقلاب کوفتی به دنیا آمده بودی باید در دبستان و دبیرستان و دانشگاه امام خمینی در خمینی شهر درس می خواندی، در تیم فوتبال امام خمینی فوتبال بازی میکردی، از دانشگاه امام خمینی روبروی بیمارستان خمینی لیسانس و فوق لیسانس و دکترا میگرفتی ، در مسجد امام خمینی نماز میخواندی . در حسینیه امام خمینی سینه میزدی. در بنیاد امام خمینی استخدام میشدی و در گورستان امام خمینی هم دفن میشدی !
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر